کد خبر: ۳۱۷۰
تاریخ انتشار: ۱۹ تير ۱۳۹۵ - ۰۹:۵۵
روابط عمومی پدیده تبار

پدر مدیریت،فردریک تیلور

فردریک وینسلو تیلورFrederick Winslow Taylor   در سال 1856 در ژرمان‌تان پنسیلوانیا در یک خانواده موفق پوریتانس، چشم به جهان گشود. تیلور مهندس مکانیک بود که به عنوان پدر مدیریت علمی معروف شد و از اولین مشاوران مدیریت بود. در سال ۱۸۷۸ چهار اصل اساسی و مهم مدیریت علمی را ارائه نمود.

پدر مدیریت،فردریک تیلور

1- جایگزینی علم با قوانین سر انگشتی ۲- انتخاب دقیق کارکنان بر اساس شایستگی و آموزش و توسعه آنها ۳- تهیه دستورالعمل کامل انجام کار و نظارت هر کارگر بر عملکرد خاص هر کار ۴- تقسیم مسؤلیت‌ها بین مدیران و کارکنان به نحوی که مدیران اصول مدیریت عملی را در برنامه ریزی کارها به کار برده و کارگران آن کارها را انجام دهند.

نقاط قوت رویکرد مدیریت علمی

تیلوریسم با تاکید بر به کاربستن شیوه‌های مدیریت علمی و کاربرد انظباط و دقت بیشتر درتعیین کار متناسب در روز و پاداش به واحد کار اضافی مدعی بود می توان تولید سازمان را افزایش داد و نهایتا ً با سهیم کردن کارگران در منافع مادی ناشی از صرفه جویی ، تلاش همگانی و تولید بیشتر موجبات تشویق هر چه بیشتر آنان را در ازدیاد سطح تولید فراهم کرد .

انتقادات وارده بر فردریک تیلور

نظریه‌های کلاسیک انسان را موجودی اقتصادی-عقلائی دانسته و تاثیر روابط اجتماعی و ساختارغیر رسمی و انگیزه و احساسات را بر افراد نادیده می‌گرفتند. همکاران تیلور او را متهم به فقدان حس نوع دوستی کردند و وحشت کارگران از ساعت، ثانیه شمار و انفصال خدمت در اثر کندی عمل منتهی به اعتصابات شدیدی شد وعده‌ای یز فلسفه مدیریت علمی تیلور را مغایر با روح دموکراسی امریکا تشخیص دادند. تیلور نسبت به جنبه‌های اجتماعی کار دیدگاه منفی داشته و معتقد بود هر وقت کارکنان به طور گروهی کار می‌کنند، کارآیی هر یک از آنها تا سطح ضعیف‌ترین عضو گروه تنزل پیدا می‌کند. بسیاری از مدیران روش‌های او را دخالت بی مورد در قدرت و اختیارات خود می‌دانستند .

تیلور بر ضرورت علمی کردن فعالیت‌های هر شغل و تدوین قوانین حرکت برای انجام آن تأکید داشت. حرکت سنجی برتجزیه فعالیت‌های یک شغل یا کار و کاهش حرکت‌های جسمانی آن تا حد حرکت‌های ضروری و اساسی دلالت دارد. کارگران در برابر روش‌های مطالعه حرکت ، زمان و استاندارد کردن وظایف مقاومت می‌کردند. کلید رویکرد مدیریت علمی مفهوم انسان به عنوان ماشین می‌باشد. به او به این دلیل که به تمامی عناصر دخیل در تولید به یک نوع نگاه می‌کرد و کارگر را مثل سایر ابزارکار در نظر گرفته بود، انتقاداتی وارد شد و بعدها سبک‌های جایگزینی برای روش او ارائه شد.