برخی از متخصصان در حوزه مدیران بر این باور هستند که اگر مدیران بخواهند بدانند که چه اتفاقی واقعا در سازمان در حال رخ دادن است بهترین و به صرفهترین راه مذاکره با افرادی است که میخواهند سازمان را ترک کنند یا ترک کردهاند؛ اما اینکه چرا کارکنان سازمان را ترک میکنند خیلی مهم باشد اما از آن مهمتر این نکته است که آنان چه نکاتی را در مورد سازمان بیان میکنند.این نوع مذاکرهها معمولا به مذاکره خداحافظی مشهور و معروف است که بدون زحمت و حتی با کمترین تحلیل و تفسیری نتایج بسیار مناسبی را در اختیار شما قرار دهد حال تصور کنید اگر بتوانید آن را عارضهیابی و تحلیل کنید به چه نتایج بینظری دست خواهید آورد.
باید گفت که کارکنانی که از سازمان جدا میشوند ابتدا مشکلات را مبالغهآمیز بزرگ جلوه میدهند اما بعد از گذشت چند مدت این دلایل میتواند واقعیتر و کاربردیتر شود و به حدی که میتواند سازمان را برای بهبود عملکرد نیز کمک کند و بتواند از آن نهایت بهره را ببرد. اما اینکه چرا کارکنان تا وقتی در سازمان بودهاند انقدر واقع بین نبودند و مشکلات را بیان نمیکنند میتواند عوامل مختلفی داشته باشد که مهمترین آنها همان ملاحضات متعارف، تلاش برای خشنودسازی سرپرستان و مدیران و ... اما زمانی که جدا میشوند دیگر اسیر این عوامل نیستند و به راحتی تمام مسائل را مطرح کرده و سازمان اگر هوشیار باشد میتواند از آن بهره بگیرد.
نتایج تحقیقات در سال 91 و 92 سه شرکت حوزه تولید، خدمات و توزیع در مورد مصاحبههای خروج و دلایل آن جمع آوری شده که به شرح زیر است:
به این منظور ظرف سالهای 91 و 92، از کلیه پرسنل منفصل شده از سه شرکت فعال کشور در سه حوزه تولید، خدمات و توزیع، مصاحبه خروج صورت گرفته است که حدود 400 نفر بودند؛ نتایج آن جمعآوری و به منظور بهرهبرداری، به خوانندگان محترم تقدیم میگردد.
1- رفتار مدیران و سرپرست مافوق؛
2- عدم رضایت از نوع کار؛
3- ضعف در عملکرد شغلی؛
4- حقوق؛
5- دلایل نامشخص؛
6- عدم رضایت خانواده شاغل؛
7- ادامه تحصیل؛
8- مسافرتهای خارج از کشور؛
9- عدم توافق
10- و ...
باید گفت به طور کلی افرادی که سازمان را ترک میکنند نیز به راحتی حاضر نیستند که بگویند خود و عملکرد خود که ضعیف بوده کنار کشیدهاند یا اخراج شدهاند ولی واقعیت این است که درصد بسیاری از ترک کارها و سازمان ها به همین ضعف در عملکرد برمیگردد که با تغییرات در شغل قابل حل و جبران است. و گاها برخی از همین شرکت کنندگان در این پژوهش اعلام داشتهاند اگر آن مشکلات رفع شوند حاضرند که به سازمان خود بازگردند، این بدان معنی است که سازمان خود را سازمان خوب و مناسبی ارزیابی میکنند.
این پژوهش در سال 94 نیز تکرار شد با این تفاوت که برای مدیران، سرپرستان دورههای آموزشی مدیریت، منابع انسانی و رفتار سازمانی و... گذاشته بودند و انان این دورهها را سپری کرده بودند، نتایج نیز که تقریبا به شکل قبل حاصل شده بود ولی یک تفاوت را نشان میداد و آن اینکه خروج از سازمان به خاطر رفتار سرپرستان به نصف کاهش پیدا کرده بود؛ در این راستای یک اصلی مدیریتی میگوید که کارکنان مدیران را ترک میکنند و نه سازمان را در نتیجه باید گفت که یکی از بهرهبرداری های سازمانهای موفق از تجارب سایر سازمانها، انجام اقداماتی به منظور جلوگیری از بروز نارساییها و مشکلات احتمالی است که سایر سازمانها با آن ها روبرو بودهاند.