بسیاری از شرکتهای برآمده از بازارهای نوظهور
آرزو دارند در توسعهیافتهترین بازارهای دنیا فعالیت و رقابت کنند تا به شرکتهایی واقعا جهانی تبدیل شوند. ورود به این بازارها به غولهای نوظهور امکان میدهد
تا روش رقابت در میان زیر ساخت بازار توسعهیافته از قبیل کانالهای پیشرفته خردهفروشی و روش خدمترسانی به مشتریان پرتقاضا را یاد بگیرند.
این تجربه، غولهای نوظهور را برای رقابت در بازارهای داخلیشان آماده میکند؛ مخصوصا در هنگامی که رقابت بیشتری که برآمده از بازارهای توسعهیافته است، به بازارهای نوظهور راه یابند و زیر ساخت بازار پیشرفتهتر و مشتریان متقاضیتری پدید آیند. گاهی بعضی غولهای نوظهور، بازارهای توسعهیافته را هدف قرار میدهند تا بتوانند برندهایی در بازارهای داخلی ایجاد کرده و اعتبار کسب کنند؛ بازارهایی که با کمبود بسیاری از نهادهای تأمینکننده اطلاعات موثق بازار و تأیید کیفیت مواجهند. ورود به بازارهای توسعهیافته، اقدامی پرهزینه برای غولهای نوظهور است، مخصوصا زمانی که سعی میکنند تا این زنجیره ارزش را ارتقاء دهند، اما میتوان این کار را یک سرمایهگذاری بلندمدت و ارزشمند برای ایجاد قابلیتها در نظر گرفت.
مانند شرکتهای چند ملیتی که به دنبال گسترش حضور خود در بخشهایی فراتر از بخش جهانی بازارهای نوظهورند، غولهای نوظهور نیز باید خود را با بافت و محیط بازار اقتصادهای توسعهیافته سازگار کنند.
اگر چه این شرکتها در اقتصادهای توسعهیافته به اندازه بازار داخلی با خلأها باعث میشوند که رقابت با منابع و قابلیتهای شرکتهای چند ملیتی برآمده از بازارهای توسعهیافته برای غولهای نوظهور بالقوه دشوار باشد. بعضی شرکتهای برآمده از بازارهای نوظهور با موفقیت با بازارهای توسعهیافته سازگار شدهاند و با هدفگیری بازارهای گوشهای که به آنها خدمترسانی نشده و قابلیتهای توسعهیافته بازارهای داخلی این شرکتها مجوز ورود به آن بخشها است. خلأهای بازار داخلی را جبران کردهاند.