اصلیترین دلایل عدم موفقیت کامل
دلایل کافی جهت داشتن یک تیم کاری برای توانستن در کار
از اصلیترین دلایل عدم موفقیت کامل
یا شکست در کار، توجه نکردن به اهمیت کار گروهی است. بیشتر این افراد تلاش می کنند
بار بسیاری از مسئولیت های پروژه را به تنهایی به دوش بکشند و از حداکثر منافع آن
بهرهمند شوند. اما در حقیقت نتیجهی پروژههای فردی و حتی تیمهای کوچک، موفقیتهای
کوچک است، در مقابل هرقدر تیم بزرگتر و حرفه ای تر باشد؛ به همان نسبت سطح موفقیت
آن نیز چشمگیرتر خواهد بود.
در این مطلب از پدیده تبار، ۵ دلیل اساسی برای تشکیل تیم را بررسی خواهیم کرد.
1- کاهش هزینهها و افزایش نقدینگی
پروژه با حضور اعضای تیم:
در صورتیکه بخواهید به تنهایی تمام
هزینههای پروژه را تأمین کنید، یا باید
ریسک بزرگی را بپذیرید و یا نهایت
صرفه جویی را اعمال کنید و هزینه های غیر واجب را حذف کنید زیرا تأثیری جز کاهش
کیفیت و اثربخشی پروژه ندارد. جهت کاهش فشار مالی، همچنین افزایش نقدینگی پروژه و
رهایی از دغدغه هزینههای جاری و پیش بینی نشده میتوانید اعضای تیم را در هزینههای
پروژه مشارکت داد.
2- کاهش دادن تعهدات فردی و ایجاد تعهدات
گروهی:
بوجود آوردن تعهد در بین اعضای تیم جهت
انجام وظایف خودشان در زمان مشخص و با کیفیت تعیین شده، باعث افزایش سرعت و کیفیت
کار میشود. وقتی تعهدات اجرایی به عهده یک نفر باشد نمیتوان انتظار پایبندی کامل
را از او داشت. یکی از عوامل بازدارنده در پروژهها، فشار تعهدات داخلی و خارجی از
سوی کارفرما و مشتری است. زمانیکه این فشارها بین افراد تقسیم شود و همه به وظایف
خود واقف و متعهد باشند، احتمال کارشکنی و خطا به حداقل ممکن میرسد و میتوان
انتظار انجام به هنگام و با کیفیت مطلوب را داشت.
3- مدیریت زمان و تسریع در انجام امور:
محدودیت زمان و ترافیک کاری افراد،
یکی از عوامل تأثیر گذار در ایجاد تأخیر در بازه زمانی تعیین شده برای اجرا و
ارائه پروژه است . هرقدر که زمان خود را به خوبی مدیریت کنید و فعالیتهای مختلف
را بهجا و درست انجام دهید، باز نمیتوانید فرصت کافی برای انجام ایدهآل همه
کارها بیابید . یکی از بزرگترین ویژگیهای یک تیم کاری، تقسیم وظایف و به طبع آن
افزایش زمان وفرصت اجراست. به عنوان مثال اگر برای اجرای یک پروژه به ۳۰۰۰ ساعت کاری نیاز باشد، انجام فردی آن به بیش از یک سال زمان
نیاز خواهد داشت، در حالیکه این پروژه در تیمی ۶ نفره در کمتر از دو ماه به پایان خواهد رسید. همچنین کاهش
زمان اجرا، کاهش هزینه را در پی خواهد داشت.
4- افزایش دانش فنی:
افراد مختلف یک تیم از جهات مختلفی میتوانند
مکمل یکدیگر باشند و ضمن برطرف سازی نیازهای پروژه، یکدیگر را از نظر دانشی یاری
دهند. با تجمیع دانش افراد تیم میتوان پروژه حرفهای تری را اجرا کرد و کمترین
خطای فنی را در از آن انتطار داشت.
5- افزایش خلاقیت و بهره از آفرینش
جمعی:
میتاوان گفت که این مورد از چهار
مورد قبل به مراتب مهمتر است. اگر در مراحل نخست طراحی پروژه، صرفأ به قدرت
خلاقیت و دانستههای خود بسنده کنید، بسیاری از وجوه کار برای شما نادیده باقی
خواهد ماند . چرا که شما همواره میتوانید از یک زاویه به آن نگاه کنید و یقینأ
معایب احتمالی و ظرفیتهای اضافی آنرا نمیبینید. زمانیکه ایده اولیه در تیم مطرح
شود، افراد مختلف با تخصصها، نگرش ها و افکار گوناگون آنرا از وجوه مختلف نظاره
کرده و با اتکا به خرد جمعی میتوان نواقص اولیه آنرا برطرف کرده و ویژگیهای
جدیدی را به آن اضافه کرد. پروسه صیقل دادن ایده خام در تیم، به مراتب هدفمندتر و
مفیدتر از تفکر انفرادی روی آن است.