کد خبر: ۶۸۸
تاریخ انتشار: ۰۴ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۲:۲۰
روشهای فعال تدریس

عوامل موثر در اجرای روش های کنترل خود و تفکر خلاق در تدریس

درفرآیند تعلیم و تربیت دانش آموز بعنوان مرکز ، محور و قطب تمام مراحل مطرح می شود....
معلم نیز در این روند به عنوان انسانی خط و مشی گذار و هدایت کننده، مشخص است با منطقی خاص که تلاش وی به حداکثر رساندن بازده ها و یافتن راه حلی رضایت بخش است...
عوامل موثر در اجرای روش های کنترل خود و تفکر خلاق در تدریس
انسانی که به مدد سیاست گذاری خاص خود و با استفاده از اهرمهای تاثیرگذار به این فرآیند عمومی جهت می دهد و بالاخره به رفتار دانش آموز شکل می بخشد و باید بپذیریم که نقش ظریف و قابل توجه وی به حدی است که بدون وجود او تصمیم گیری در هیچ فرآیندی تحقق نمی یابد.
روشهای تعلیم و تربیت به مثابه کالبدهایی هستند که معلم در این روند به آنها روح می بخشد و فعالشان می کند. وی با در نظر گرفتن باورها ، تلقی ها و اندیشه هایی که محرک و شکل دهندهء اندیشه و رفتار دانش آموز می باشد ، اثرات و پیامدهای ناشی از این روند را در امر تعلیم و هدایت دخیل کرده و به ادامه اثر گذاری خود در این جریان تاکید می ورزد. در اینجا نکته قابل ذکر اینست که در جریان هدایت معلم، تاثیر گذاری جمعی دانش آموزان نیز نقش عمده ای ایفا می کند و تعامل بین آنان، فارغ از چگونگی اعتقادات و ارزشهای شخصی آنها نیست. هرگاه در مجموعه ای، ارزشهای یکسانی حاکمیت داشته باشد، سیاست گذاری با سهولت انجام می پذیرد و زمانی که تضاد ارزشی بین اجزای یک مجموعه باشد موجب می شود مساله دستخوش مشکلات و موانع بسیار گردد.
دانش آموزان ارزشهای خود را از مذهب ، خانواده ، اجتماع ، فرهنگ و محیطی که در آن زندگی می کنند اخذ می نمایند. ارزشها در طول زندگی شکل گرفته و تغییر و تحول می‌یابند.
بدین ترتیب با دخالت آموزشهای فرهنگی در جریان تعلیم و تربیت می توان برخی از ارزشها را از جمله پذیرش نقش موثر معلم به سمت خاصی متمایل، پاره ای را تقویت و بعضی را تضعیف کرد. یکی از مهمترین موارد در این زمینه که ممکن است جریان آموزش را تحت تاثیر قرار دهد محدودیتهای روش های تدریس از جمله روش کنترل خود و یا روش تفکر خلاق می باشد که در ذیل به آنها اشاره می شود:

۱) تصمیم گیری های موثر و انتخاب یک روش موفق در ایجاد انگیزه دانش آموزانی که نمی توانند همگام با سایرین پیش بروند، از نظر زمانی وقت بیشتری را طلب می کند و اصطلاحاً زمانبر می باشد. بدین جهت در پاره ای موارد که مساله زمان حساس است و محدودیت زمانی وجود دارد انتخاب روش مشورتی و گروهی و قراردادن دانش اموزان بدون انگیزه در ساختار آموزش موثر است.
در اینجا باید متذکر شد که اگر چه ممکن است مرحله تجزیه و تحلیل و انتخاب در تصمیم گیری های گروهی در مقایسه با روش فردی به زمان بیشتری احتیاج داشته باشد،
اما تصمیمات اتخاذ شده در ایجاد انگیزه گروهی از غنای بیشتری برخوردار است و اجرای آن سهل تر و دارای ضمانت اجرایی بیشتری است و به خاطر این امتیاز ، زمان بری این شیوه قابل توجه و توجیه است.
نکته دیگری که در تصمیم گیری و ایجاد انگیزه جمعی قابل یاد آوری است هدف شرکت کنندگان در گروه تصمیم گیری است . اگر دانش آموزان با هدف حل مشکل به اظهار نظر نپردازند وصرفاً بر نظر خویش پافشاری کنند،تشنج ایجاد می شود و تصمیم گیری در عمل دچار مشکلات زیادی می گرددو به نتیجه مطلوب منتهی نخواهد شد . البته وجود معلم بعنوان تصمیم گیرنده نهایی و یا استفاده از قانون اکثریت می تواند راه حلهایی برای رهایی از این گونه بن بستها در جریان آموزش باشد.
فشار گروهی و اثرات آن از سوی جمعی از دانش اموزان در این روش ، از جمله مشکلاتی است که در این نوع فرآیند مشاهده می شود. دانش آموزان تحت تاثیر فشار گروهی خاص ممکن است نظراتی ناخواسته، درونی نشده و سطحی ارائه دهند که بر اثر فشار گروه به آنان تحمیل گردیده است. در چنین حالتی روند آموزش اثر بخش نیست. محرکهای مختلفی در گروه بر تصمیمات و نظرات جمعی تاثیر می گذارد که از آن جمله است محرکهای عمومی که با پذیرش افراد بدون انگیزه در گروه برای همه اعضاء به وجود می آید و محرکهای اختصاصی که از طریق حمایت یا عدم حمایت از یک فرد در گروه ایجاد می شود و همه در روند آموزش اثر گذاشته و به آن جهت می دهد.
۲) از مشکلات و محدودیتهای دیگر در روشهای تدریس موفق از جمله روش تدریس کنترل خود، بعضاً کوتاه نگری و عدم توجه به آینده های دور در جریان تدریس از سوی معلم می باشد.
معلمان گرایش دارند که به اخذ تصمیمات و روش هایی در ایجاد انگیزه دانش آموزان بپردازند که نیازهای معمولی و زودرس آنان را ارضا نموده، نتایجی قریب الوقوع و کاملا پیش بینی در برداشته باشد. آنان می کوشند تا از تردیدها، احتمالات مبهم ومخاطراتی که حاصل دورنگری و تصمیم گیری های بلند مدت است حذر کنند و به تصمیماتی دست بزنند که در مورد آینده نزدیک است.
از این رو بعضی از آنان بیشتر به ارضای نیازهای مقطعی و انتشارات و توقعات فعلی و جاری توجه نشان داده، پاسخگویی به آنها را هدف اصلی خود می پندارند. بنابراین به برنامه های دراز مدت کمتر حساسیت نشان می دهند. شاید پیچیدگی و دشواری این برنامه ها عاملی است که هدایت کنندگان را به آینده های زودرس متمایل می کند و از توجه به اثر بخشی آتی بازشان می دارد .
۳) فقدان دید کلی نگر مشکل دیگری است که در اثر بخشی روند تدریس مانع ایجاد می‌کند.
هر گاه معلمین به یک جنبه از مساله در ایجاد انگیزه فردی یا گروهی توجه کنند و از سایر جنبه ها غفلت ور زند، نتیجه ای ناقص حاصل می شود که امکان توفیق آن بسیار اندک خواهد بود . در تصمیم گیری و هدایت، عدم توجه به محیطهای مختلف موثر بر موضوع تصمیم ، مانند محیط فرهنگی و اجتماعی ، اقتصادی ، اقلیمی ، جغرافیایی و حتی فنی موجب می شود تا خط ومشی گذاری حاصل از نقطه نظر هر محیطی که به آن توجه نشده باشد ، آسیب پذیر گردیده و در اجرا دچار مشکل گردد . فی المثل خط ومشی ای که در آن به محیط ارزشی و فرهنگی فراگیر توجه نشده باشد در ایجاد انگیزه و یا دستور کار عملی مورد پذیرش فراگیر قرار نمی گیرد . و مسلماً شکست خواهد خورد. و یاانگیزه ای که اثرات اقتصادی محیط را نادیده انگاشته باشد ، دچار مشکلات اقتصادی خواهد شد . بطور خلاصه نگرش و تفکر یک بعدی هدایت کننده و عدم توجه به مجموعه عوامل موثر در روند فراگیری ، نظر شخصی و قضاوت فردی و تعصب بر صحت تجربه های بدست آمده از سوی معلم موجب می گردد قضاوت فردی ملاک اصلی شده، به نظرات و آرای تجربه شده دیگر و اطلاعات و آمار نا موافق توجهی نشود .
خود شیفتگی خط ومشی گذار باعث می شود که وی تنها به تجربیات پیشین و قدیمی خود متکی شده به شرایط جدید توجهی نکند و از سایر نظرات خود را بی نیاز احساس نماید. زیرا بدین ترتیب نظرات مراجع علمی و متخصصان دیگر نیز در رفع مشکل یاد گیری جایی ندارد .
عدم آگاهی معلمین و عدم تمایل آنان نسبت به استفاده از تجربیات و نظرات سایرین مشکل را تشدید کرده ، روند رفع مشکل را تضعیف می کند . بدین ترتیب روند تدریس معلم در محدوده اطلاعات و دانش خود راکدمی ماند و بهره ای از سایر دستاوردها نمی برد.
در برخی موارد، عدم آگاهی معلمین از روشهای جدید موجب می گردد، مساله ای که دارای راه حل تجربه شده و ساده ای است مدتها لاینحل بماند و اتلاف منابع و امکانات بسیاری را سبب شود .
4) انعطاف ناپذیر بودن تصمیمات در فرآیند تعلیم و تربیت بعضاً از مشکلات حاد و پیچیده ای است که عدم توجه به آن مشکلات زیادی را در پی دارد .
عدم وجود انعطاف لازم در تصمیمات در امر یاد گیری مشکلی است که اجرای آن را در شرایط متغیر و متحول امروز دشوار می سازد. انعطاف ناپذیری تصمیمات زاییده تفکر استفاده کنندگان آنها نسبت به محیط و مجریان است . برخی معلمین چنین می پندارند که محیط اجرایی آنان محیطی ثابت و بدون تغییر است . بنابراین برای چنین محیطی ، بطور ثابت و بدون انعطاف می توان برنامه ریزی کرد. در حالیکه چنین تفکری مشکلات عملی بسیاری را به همراه دارد .
فرآیند تدریس چرخه پیچیده ای است که هدایت کننده آن یعنی معلم، باید این چرخه را مرحله به مرحله طی کند و به مراحل بعدی برسد . وی باید بداند پس از هر مرحله اطلاعات بیشتری تولید می شود و درک او را افزایش می دهد . گاهی نیز اطلاعات جدید ، روشهای قدیمی را دگرگون ساخته و در جهت بهبودی فرآیند به سوی دیگری هدایت می کند . مهمترین مهارتی که معلم باید بیاموزد مهارت تفکر اثر بخش است. آنچه وی را طی فرآیند تدریس از مرحله ای به مرحله دیگر راهنمایی می کند ، تفکر اوست . وی بمنظور هدایت و تشریح مراحل مختلف کارخود لزوماً باید طرحی را تهیه کند که علاوه بر دارا بودن چارچوب کلی روش عمومی تدریس، وی را به رهیافتهای متعددی رهنما شود .

منبع: ویستا
برچسب ها: تدریس ، محور ، منطق ، تصمیم گیری