اغلب قسمت هایی از اطلاعات در جریان اجتماعی رسانه ها پنهان می شود، ارائه شرکت ها یک ابزار بسیار جدیدی برای در پشت پرده ماندن است.
همانطور که اطلاعات شرکت ها به سرعت از طریق اقتصاد دیجیتالی رد و بدل می شود، بسیار راحت است که سیگنال ضعیف ارزش خودش را در بین این همه سرو صدای دنیای دیجیتال از دست بدهد. این در درجه اول ناشی از رسانه های اجتماعی است، آنها اطلاعات را به صورت تکه تکه شده و فطعه قطعه شده نشان می دهند نه به صورت یک جریان و این به شرکت ها کمک می کند که به شکلی روند کتر را پیش ببرند که مشتریان می خواهند و همچنین طوری در بازار کار قرار بگیرند که به یک نقطه بلندی در صنعتشان برسند و همچنین از منجلابی که رقبای آنها از پیش برای آنها درست کرده اند در بیایند.
گاهی اوقات شرکت ها این را از طریق تجزیه و تحلیل داده های_ اطلاعات شماره_ متوجه می شوند که توسط یک سری تمرینات پردازشی بدست می آید و یا از طریق کارمندانی که، درخواست یک سری روش هایی می کنند که بیشتر شبیه به هنر است تا یک علم، که شرکت تعدادی از انها را مشخص کرده و به طور آزمایشی چندتایی از آنها را عملی می سازد و فرضیه ها و پیشنهاداتی که به آنها ارایه شده بود را مشاهده می کنند. در هر صورت، شرکت هاباید در ابتدا شروع به تشخیص و ضبط ارزشها کنند. در اینجا چند اصل وجود دارد که شرکت ها می توانند به کمک آنها درکی از قدرت سیگنال ضعیف داشته باشند و بتوانند آنرا مهار کنند.
مهمتر از همه درگیر شدن
برای یافتن این قضیه، تحقیقات اجرایی جهت تعیین کیفیت به عنوان یک حدس کیفی شروع می شود. در نهایت، درک قیمت پایین و کم تبدیل به یک ناهنجاری می شود اما ادراک غیر استاندارد از کیفیت محصول به طور گسترده ای بوجود می آید. در پاسخ، این شرکت یک منابع بازاریابی قیفی شکلی را برای محصولش آغاز کرده است با این امید که بازار کار خودش را با سرمایه گذاری در کیفیت بتواند بسازد و آنرا نسبت به عرضه هایی که از طرف رقبا صورت میگیرد متمایز سازد.
منبع: http://modiriran.ir