معنای برخورداری از فراوانی نعمت، زندگی غنیتر و رضایتبخشترمیباشد
"راسل.اچ.کانول" درسخنرانی مشهورش با عنوان ”کرورها الماس" تأکید میکند: مجبورید ثروتمند
باشید؛ زیرا حق ندارید فقیر باشید. زندگی کردن و ثروتمند نبودن، بهطور حتم
بداقبالی است و بدبختی مضاعف، آنکه به همان اندازه که میتوانید فقیر باشید، میتوانید
ثروتمند نیز باشید. این وظیفهٔ بی چون وچرای ماست که از راههای شرافتمندانه،
ثروتمند شویم. همانا میزان آرامش، تندرستی و شادمانی شما،
میزان ”ثروت" شما را نشان میدهد.
برای رسیدن به این هدف، راههای شرافتمندانهای
وجود دارد که انجامشان، آسانتر از آنی است که تصورش را بکنید.
باید آرزومن توانگری باشید. شاید بزرگترین
مشکلی که وجود دارد، این است که بسیاری از مردم، هنوز اندرخم یافتن راهحلی برای
آن تعارض قدیمی هستند که آیا باید آرزومند توانگری باشند یا نه؟ البته که ثروت
میخواهند. هر انسان متعادل و بههنجاری، آن را میخواهد؛ اما آنان در این فکر
هستند که آیا از دیدگاههای معنوی نیز باید طالب آن باشند یا نه؟
بیشتر مردم از اینکه جویای توانگری باشند،
احساس گناه میکنند؛ اگرچه هر روز سخت در جستوجوی ثروت، میکوشند؛ اما معلوم
است که هنوز این سئوال در ذهنشان مطرح است که فقر، فضیلتی معنوی است یا نقصانی
مشترک و معمول؟ هر روز مردمان نازنینی را میبینیم که در ظاهر سردرگم این مسئلهاند
که آیا باید توانگری (ثروت) را موهبتی معنوی پنداشت یا نه؟
اما وقتی به آنان نشان میدهیم که توانگری بهطور
حتم معنوی است، چه آسایش خاطری مییابند. بدیهی است که اگر فقیر باشید، نمیتوانید
احساس شادمانی و خوشبختی کنید. وانگهی لازم نیست فقیر باشید.
فقر، تجربهای ناپاک، آزاردهنده و خوارکننده
است. فقر سبب میشود که زندانها از دزدان و جنایتکاران پر شود. فقر، انسانها
را بهسوی اعتیاد، فساد، فحشا و خودکشی سوق میدهد. از کودکان پاک، بااستعداد و
باهوش، مجرم و بزهکار میسازد. باعث میشود مردم به کارهائی دست بزنند که اگر
فقیر نبودند، به فکرشان هم خطور نمیکرد. عواقب معصیتبار فقر، بیانتهاست.
پزشکی میگوید: "اگر مشکلهای مالی نبود، مطب او همیشه خالی میماند."
این حق انسان است که توانگر، دولتمند و صاحب همهء نعمتها باشد؛ زیرا
انسان خلیفهء خداوند
است. ”ثروت"، میراث الهی اوست. آفریدگارتان، شما را توانگر میخواهد. این نیز یکی
دیگر از حقیقتهای تکاندهنده دربارهء توانگری است.
وانگهی اگر ثروتمند نباشید، نه به درد خودتان
میخورید، نه دیگری. انسانی که نخواهد توانگر باشد، نابههنجار، است؛ زیرا زندگی
بدون ”ثروت"، نا به هنجار میشود. هیچ عذر و بهانهای را برای کنار آمدن با
تنگدستی یا پذیرفتن آن بهصورت وضعیتی دائمی قبول نکنید.
دلیل اصلی شما برای اینکه میخواهید ثروتمند
باشید، این است که باید ثروتمند باشید. ”ثروت" حق مسلم شما و میراث الهی شماست.
دلیلی ندارد که توانگری را از زندگی معنوی خود جدا بدانید. دربارهء هر کارتان، خواه امور مالی
و خواه سایر امور، هدایت او را جویا شوید و فرمان الهی او را بطلبید. آنگاه از
بهبود و دلپذیر شدن هر جنبهء زندگیتان به شگفت خواهید آمد.
این معنا را خدای کریم در قران اینگونه خبر
میدهد که: ”ما همهء آسمانها و زمین را به تسخیر شما در آوردیم" و ”من هرچیز را در این
جهان هستی برای تو آفریدم و تو را برای خودم" هرگاه دریابید که این، خواست خداست
که ثروتمند باشید و بهعنوان خالق این عالم غنی، سرچشمهء توانگری شماست، آنگاه مالپرست
نمیشوید و از ثروتمند بودن برای خود بت نمیسازید.
شما فقط از همهء موهبتها و برکتهای خود، میراث
غنی و بیکران خویش را میطلبید. واژه
های تمول و دارائی، بهمعنای زندگی شکوهمند میباشد
و این همان چیزی است که متفکر توانگر باید برای بهدست آوردن آن بکوشد و آن را
حق معنوی خود بداند.
به این ترتیب از این لحظه به بعد، برای
ثروتمند بودن، هیچ عذر و بهانهای نیاز ندارید. ”توانگری"آرزوی الهی است که
باید به گونهای الهی تجلی یابد. خواست خدای رحمان برای شما نیکدلی نامحدود و
موهبتهای بیکران است، نه یک زندگی بخور و نمیر. یکی از ادعاهائی که منشأ قدرت
و رزق و روزی معنوی است، به اینصورت میباشد که هرگاه نیاز مالی نزدیک میشود،
بارها این دعا را در دل تکرار کنید و به آرامی به آن بیندیشید.
این دعائی است که خداوند به انسان میگوید:
”باز ایستید و بدانید که من خدا هستم" یعنی باز بایست و بدان که منِ خداوند، در
این وضعیت سرگرم کارم. اگر خدا را منشأ رزق و روزی خود بدانیم، میتوانیم
این حقیقت را به اثبات برسانیم که این منشأ حتی در شدیدترین وضعیت، هیچگاه موجب
شکست و سرافکندگی انسان نمیشود.
آنگاه زمانی میرسد که شاهد اضطرارها و فوریتهای
مالی نخواهید شد. شگفت اینکه هرچه بیشتر خدا را سرچشمهء روزی خود بدانید، اوضاع مالیتان
بهتر میشود و همواره جوهری که نیازهایتان را برمیآورد، در دسترس شما خواهد بود.
شاید فکر کنید: ”اگر توانگری من در اصل از
جانب خدا میآید و او منشأ روزی من است، پس فایدهء اندیشهء توانگرانه و برکاتم چه
رابطهای وجود دارد؟ "
برکت غنی خدا از روز ازل، پیرامون شما و همچنین
بهصورت استعدادها، توانائیهای بالقوهء، آرمانها و اندیشههای در انتظار تجلی،
درون شما بوده است و خواهد بود؛ اما باید با این جوهر و خزانهء غنی،
تماس حاصل کرد.
ذهنتان حلقهء اتصال شماست. گرایشها و مفاهیم
ذهنی، باورها، اعتقادها و نگرشهای شما بهمثابهء اتصال شما برای دسترسی به جوهر
و خزانهء غنی
خداوند است. خداوند، تنها میتوان آن را از طریق آرمانها، فکرها و واکنشهای خودتان
بیان و عیان کند. از هماکنون تماس با جوهر غنی جهان پیرامون و جوهر غنی عالم درونتان
را آغاز کنید.
”از همین لحظه هدیهها و عطایای خدا را در
درون و پیرامونم بر میانگیزانم و از هر جهت، برکت، شادمانی و کامیابی راستین بهسوی
من میآید." با تکرار این عبارت، همهء ثروتها و دولتهای این عالم غنی را بهسوی
خود میکشانید و از طریق خویشتن، متجلی میسازید.
یکی دیگر از حقیقتهای تکاندهنده دربارهء ”ثروت"،
این است که اندیشههائی که پیش از این، در سرتان میگذشت، امروز شما را آفرید و
اندیشههائی که امروز در سرتان میگذرد نیز فردای شما را میآفریند. پس به فکرها
و اندیشههای کامیابی بخش خود بچسبید و از آنها دست برندارید.
همواره به خاطر آورید که خدا منشأ همهء برکتهاست.
|