متاسفانه باید بگویم که در کشور ما بر خلاف کشورهای پیشرفته بحث آموزش کارکنان و اهمیت آن در همه کسب وکارها به صورت جدی دنبال نمیشود و حتی باید گفت که دست کم گرفته میشود، زیرا که بیشتر مدیران سازمانها بر این باورند که نیاز به آموزش وجود ندارد و آن یک هزینه اضافی بر روی دوش سازمان است، اما زمانی که یک مشکل در سازمان ایجاد میشود و سازمان دچار خسارت میگردد نمیتوانند ریشه دلیل آن را پیدا کنند و دلیل آن را ضعف کارکنان قلمداد میکنند.
نگاه کنید به مقاله 10 دلیل که چرا آموزش کارمندان اهمیت دارد
لذا باید گفت که برنامههای آموزشی برای یک سازمان بسیار ضروری است تا جایی که از خسارتهای جبران ناپذیر کوچک و بزرگ در سازمان جلوگیری کرده و نیاز سازمان را به نیروهای متخصص تا چندین سال آینده را تامین میکند و اگر این اتفاق به خوبی رخ دهد آنوقت مدیران با راحتی بیشتری میتوانند به کارهایی مهمتر بپردازند و نیاز نباشد تا در تمام امور پاسخگو باشند و در روند کارها نظارت داشته باشند.
نگاه کنید به مقاله نقش آموزش بر بهره وری نیروی انسانی
از جهتی دیگر تحقیقات نشان داده که اگر آموزش در سازمانها اتفاق بیافتد منجر به وفاداری کارکنان و حتی بقای بیشتر سازمان در آینده خواهد شد، اما با این حال دلایلی وجود دارد که باعث میشود سازمانها به سمت آموزش روی نیاورند و بایستی این دلایل را حذف کرد
یک: کارکنان تمایلی به تغییر ندارند
یکی از دلایل مهمی که سازمانها از آموزش رویگردان میشوند این عامل است زیرا که اعتقاد دارند با ارائه آموزش باز هم کارکنان تغییر نخواهند کرد.
دو: آموزش ارائه داده شده با وظایف کارکنان همخوانی ندارد
یکی از دلایل دیگر این است که آموزشهای ارائه شده ربطی به نحوه انجام کار و حتی کمبود آگاهی های فرد در زمینه شغلی نیست، لذا آن را بیهوده تلقی خواهد کرد.
سه : آموزش ارائه داده شده برای آینده کاری آنها تعیین کننده نیست
یکی از دلایلی که کارکنان نیز تمایلی جهت شرکت در دورههای آموزشی ندارند این عامل است یعنی بین علایق و کار خود و آموزشها و حتی آینده خود هیچ ارتباطی پیدا نمیکنند.
نگاه کنید به مقاله با ایزو 10015 فرایند آموزش خود را استاندارد کنید