امروزه با توسعه پیدا کردن فناوریها و به تبع آن گسترش کسبوکارها و اقتصاد؛ باعث ایجاد فضایی رقابتی و پر چالش برای سازمانها شده است که بقای سازمانها را با مشکل رو به رو ساخته است، بنابراین در این شرایط متغییر و سخت تنها راهکار و امتیاز روی آوردن به پارادایم یادگیری و یادگیری سازمانی است، در همین جهت سازمانهایی موفقتر هستند که زودتر، سریعتر و گاها بهتر از رقبا یادبگیرند و توسعه پیدا کنند.
به همین دلیل است که امروزه بحث سازمانهای یادگیرنده و یادگیری سازمانی مطرح شده و به هر روز بحث آن داغتر میشود و سازمانها با این رویکرد هر روز تلاش و کوشش میکنند که یادگیری را به عنوان یک امتیاز رقابتی در نظر بگیرند و در پی به دست آوردن آن باشند. اما سازمان یادگیرنده چه سازمانی است؟ باید گفت سازمانی است که از تمام قدرت خود مانند فکری، دانشی و تجربهای برای اینکه تغییر و توسعه و بهبودی را ایجاد کند میباشد و در این راه افراد را تشویق میکند، فرایندهای درستی اتخاذ میکند و مهمتر از همه برای یادگیری ارزش قائل میشوند و نه تنها از آن حمایت میکنند بلکه برای کاربردی شدن آنها نیز تلاش میکنند.
اما همیشه مواردی وجود دارد که مانع ایجاد سازمان یادگیرنده میشود مثلا غرور و پیش داوری، ایجاد امپراطوری با استفاده از اطلاعات به عنوان قدرت و ... که از بزرگترین موانع یادگیری سازمانی میباشد اما همیشه فلسفه سازمانهای یادگیرنده متفاوت بوده زیرا به اشتراکگذاری دانش و تجربه در فضای سازمان یک افتخار و یک وظیفه تلقی میگردد.
در پایان باید گفت اگر بخواهیم یک سازمان یادگیرنده داشته باشیم باید از حداقلهای آن آگاه باشیم موارد چون حافظه سازمانی برای نگهداری و انتشار دانش و تجربه در میان کارکنان و افراد موجود در سازمان و برقراری و ایجاد فضایی برای تبادل اطلاعات در میان کارکنان و .... که بسیاری از سازمان یادگیرنده با به کارگیری مواردی از این دست توانستهاند تحولات بسیاری را در سازمان خود به وجود بیاورند و خود را از رقبا متمایز کنند.