همه میدانند که چیزی که قابل اندازهگیری نیست را نه میتوان ارزیابی کرد و نه قابلیت گسترش و پیشرفت دارد. مقیاس های خوب اجرا و یا استانداردهای بالا و مناسب باید جهت کارایی بیشتر سازمان صورت پذیرد.
معیارها را انتخاب کنید.
تلاش هر فرد یا گروه جزو عواملی است که از طریق اجرای آنها مورد بررسی و سنجش قرار میگیرد پس باید مطمئن شد که این مقیاسها موجب به سود رسانی و منافع اقتصادی سازمان است. اگر مقیاس خیلی زیر ذرهبین رود و یا اشتباه باشد، منجر به نتایج غلط میشود.
چه چیزی باید اندازه گیری شود؟
هرجیزی که بر اجرای سازمانی تاثیر داشته باشد، در جریان مقیاس اجرایی قرار میگیرد.
حوزه های مربوط شامل موارد زیر می باشد.
نقطه آغاز برای مقیاس اجرایی تعیین هدف است. این امر میتواند موجب کسب نتایج مطلوب و یا تحقق یافتن اهداف، از طریق دستیابی گروهی یا شخصی به عملکردهای سازمانی شود. که میتوانند موجب پیشرفتهای شخصی و یا فراگیری اهداف طراحی شده جهت ارتقا در حوزه های خاص باشند.
معیارهای سنجش اجرای گروهی کدامند؟
از آنجا که گروههای و حوزههای کاری متفاوتی وجود دارد، لازم است شما درک درستی از اهدافتان جهت یافتن مسیر مناسب به سمت هدف داشته باشید و این حرکت به سه دلیل دشوار است:
این که چه نتایجی باید اندازه گیری و سنجیده شوند، همیشه مشخص نیست. اغلب گروهها بدون آنکه بپرسند نتیجه باید چه باشد و آنها چطور میتوانند کار خوبی ارائه دهند از مقیاس های واضح استفاده میکنند.
این که اندازه گیری چطور باید انجام شود، همیشه مشخص نیست و همیشه نمی توان همه چیز را با اعداد و ارقام سنجید.
سنجش چه در سطح فردی باشد و چه گروهی، باید به دور از هرگونه درگیری و بزرگنمایی انجام گیراهداف چگونه مرور شوند؟
در ادامه این مطلب پدیده تبار، برای ارزیابی موقعیت اهدافتان چند سوال مطرح میکنیم:
آیا در سازمانی که شما حضور دارید، همهی افراد دارای اهدافی قابل اندازهگیری هستند که به طور مستقیم در اجرای اساسی آنها تاثیر بگذارد؟
آیا خود شما برای سنجش خودتان دارای اهداف خاصی هستید؟
ادر صورتی که افراد به این اهداف نرسند و یا اینکه برسند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
روش برخورد با این اهداف باید چگونه باشد؟
منبع: مدیران ایران