مغز ما عدم قطعیت را یک تهدید میبیند که باعث آزاد شدن هورمون کورتیزول، آسیب پذیر شدن سیستم ایمنی و افزایش فشار خون و بالا رفتن احتمال افسردگی میشود. اینها چیزهایی هستند که مدیر اصلاً نمیخواهد گریبانگیر اعضای تیمش شود.
مدیرانی که دارای سیستم ارزشی و اعتقادی خاص خود میباشند، محیطی را برای افراد خود به وجود میآورند که آنها در آن احساس امنیت کنند. نیروهایی که برای چنین مدیرانی کار میکنند به تدریج سیستم ارزشی مدیر را درک و از آن پیروی میکنند. این کار را نورونهای آینهای انجام میدهند؛ این نورونها مانند آینه عمل میکنند و وضعیت عاطفی افراد را برای ما منعکس میکنند به ویژه افرادی که ما برای راهنمایی و هدایت به آنها نگاه میکنیم. بنابراین مدیرانی که دارای سیستم ارزشی والایی هستند به کارکنان خود نشان میدهند که آینده قطعی و امن است و آنها در مسیر درستی در حال حرکت کردن هستند.
چنین مدیرانی معمولاً ویژگیهای مشترکی فارغ از ملیت و صنعت دارند که در ساختن تیمهای کاری هرچه بهتر به آنها کمک میکند. در این یادداشت به تعدادی از این ویژگیها اشاره شده است:
این دسته از مدیران از جملاتی نظیر "چه میشد اگر ...؟" استفاده نمیکنند.
به زبان آوردن این عبارت، تنها موجب افزایش استرس و اضطراب است. ممکن است اتفاقهای بسیار زیادی برای ما و تیممان رخ دهد. هرچه ما بیشتر نگران گزینههای مختلف باشیم، برای ایجاد آرامش به خود و تیممان، زمان کمتری خواهیم داشت.
اما مدیران ارزشگرا قبل از اینکه تصمیمی بگیرند خوب فکر میکنند و بعد از گرفتن تصمیم، فقط به موفقیت آن فکر میکنند و بجز رسیدن به مقصد روی هیچ چیز دیگری سرمایهگذاری نمیکنند.
این دسته از مدیران بسیار با اقتدار هستند.
کارکنان باید به شجاعت مدیر خود ایمان بیاورند و قبل از اینکه تصمیم بگیرند نیروهای وفادار مدیرشان باشند یا دائم از او ایراد بگیرند باید اقتدار او را بپذیرند. آنها باید مطمئن شوند مدیرشان در شرایط سخت قادر به گرفتتن تصمیمات مهم است و از تصمیمش دفاع میکند.
بیشتر مدیران رفتار کنترل کننده و سختگیرانه را با اقتدار اشتباه میگیرند و تصور میکنند رفتار سلطه جویانه و ایجاد وحشت در کارکنان موجب میشود که آنها هر چه بیشتر به سازمان و مدیر وفادار بشوند. آنها فراموش میکنند؛ اقتدار چیزی نیست که بتوان آن را به نیروها تحمیل کرد بلکه مفهوم آن حفظ کردن صلابت خود و نیروها در زمانی است که شرایط رو به سختی میگراید و باعث شود کارکنان با وجود مدیر از هیچ مانعی هراس نداشته باشند.
مدیران ارزش گرا، منبعی از انرژی و تفکر مثبت هستند.
یکی دیگر از ویژگیهای این دسته از مدیران این است که همواره آینده را روشن میبینند و آنقدر انرژی و اشتیاق دارند که دیگران را نیز در این تفکر با خود همراه سازند. شاید این ویژگی در نظر دیگران ویژگی ذاتی آنها باشد اما در بسیاری از موارد درون آنها آشوب است ولی طوری رفتار میکنند که تفکر و انرژی مثبت همواره در میان اعضای تیمشان در جریان باشد. آنها در شرایط سخت است که آرامش و مثبتاندیشی خود را حفظ میکنند زیرا وقتی اوضاع خوب و همه چیز بر وفق مراد باشد مثبتاندیش بودن ویژگی مثبتی به حساب نمیآید.
مدیرانی که دارای سیستم ارزشی منحصر به فرد هستند به گفتههای خود آگاهند.
این رهبران اعتماد و تحسین نیروهایشان را با رفتار خود به دست میآورند نه با حرف زدن. در واقع کنار نمیایستند و نظاره گر باشند بلکه خودشان جلوتر از همه کارکنان حرکت میکنند و جهت حرکت را به آنها نشان میدهند. چنین مدیرانی با رفتار خود الگوسازی میکنند و از نصیحت کردن بودن عمل پرهیز میکنند. آنها بر این عقیده هستند که فرایند مشاهده بسیار قویتر از فرایند استدلال است. به همین دلیل به جای آنکه وقت خود و نیروهایشان را با استدلال کردن و نصیحت کردن بگیرند ترجیح میدهند مرد عمل باشند تا کارکنان رفتار آنها را مشاهده کنند و از آنها الگو بگیرند.