پیدا کردن مقالاتی دربارهی عادات خوب یا شعارهای انگیزشی افراد موفق کار
سختی نیست. اما چنین مقالاتی با تمام جذابیت و فوایدی که دارند، تنها نیمی
از داستان را روایت میکنند.
بسیاری از مردم آنها را میخوانند و
به جای آنکه الهام بگیرند احساس شکست و سرافکندگی پیدا میکنند و مدام با
خود میگویند «من هیچوقت نمیتوانم مثل آنها باشم. آنها خیلی متعهدتر از
من هستند». به این میگویند گفتوگوی درونی منفی نگرانه. همهی ما هر از گاهی
چنین گفتوگوهایی با خودمان داریم.
ما حداقل میتوانیم چهار نمونه
گفتوگوی درونی شناسایی کنیم: گفتوگوهای درونی فیلتر کننده، شخصی ساز، فاجعه
ساز، و قطبی ساز. چند نمونه از برخی چیزهایی که ممکن است با خودمان تکرار
کنیم را میتوانید در ادامه بخوانید. توجه داشته باشید که این مکالمات
درونی، ما را از مسیر موفقیت دور میکنند.
۱- «او همیشه همین بلا را سر من میآورد …»
نمونهی بالا نشان دهندهی دو نوع گفتوگوی درونی در یک جمله است. از طرفی هر نکتهی مثبتی را فیلتر میکند و تنها نکات منفی را بزرگ میکند، از طرف دیگر
قطبی ساز است، چرا که شخص گوینده همه چیز را یا خوب میبیند یا بد (در این
مورد، بد). هیچ موضع میان دارانهای در این جمله وجود ندارد.
۲- «بهتر از این نمیشود. کل روزم خراب شد …»
فاجعه
سازی یعنی بزرگ کردن اثرات یک موقعیت منفی بر روی تصویر بزرگتر. این
اتفاق منفی میتواند چیز سادهای مثل ثبت اشتباه سفارش یک غذا باشد.
با
این حال فرد آنقدر خود را تحت تأثیر آن قرار میدهد که این جمله برایش
تبدیل به یک پیشبینی ناگزیرساز میشود. این نوع احساس استقبال از اتفاقات
منفی، چون روی نتیجه تأثیرگذار هستند در نهایت درست از آب در میآیند.
۳- «او فقط برای اینکه من را ناراحت کند این کار را کرد …»
این
جمله شخصی سازی است. معنی آن این است که شخص گوینده، حتی وقتی موضوع
ارتباطی با شخص خاصی ندارد، آنرا تماماً به خود یا شخص دیگری مرتبط میکند.
به یاد داشته باشید، اغلب افرادی که با آنها مواجه میشوید
تمایل و زمان لازم برای خارج شدن از مسیر خود با هدف ضربه زدن به شما و
خراب کردن روزتان را ندارند.
۴- «اصلاً استعداد این کار را ندارم …»
درست
است که ممکن است در مواجهه با موقعیتی خاص با دشواری روبرو شوید، اما با
بیاستعداد دانستن خود در یک یا چند زمینه هیچ لطفی در حق خودتان نکردهاید. این تفکر به شما اجازهی عملکرد بهتر را نخواهد داد.
۵- «من همیشه بدشانسی میآورم …»
هیچکس
«همیشه» بدشانسی نمیآورد، اما اگر اینطور فکر کنید، با مشکلات و سختیهای
بیشتری مواجه خواهید شد و با تبدیل شدن به آهنربای مشکلات، دیگران کمتر به
حضور شما در اطراف خود تمایل نشان خواهند داد. اما خودتان میتوانید این
حالت را تغییر دهید.
۶- «به هیچوجه نتیجه نخواهد داد …»
یک
بار دیگر، چنین طرز تفکری فضا را تنها برای منفینگری باز میکند. اگر فکر
میکنید کاری نتیجه نمیدهد، چرا اصلاً زحمتش را به خودتان میدهید؟ در
دام این ذهنیت گرفتار نشوید و تلاش خود را انجام دهید. نتیجه ممکن است شما
را غافلگیر کند.
۷- «هیچکس به خودش زحمت نمیدهد به من کمک کند …»
شما
وقتی خودتان را در میانهی مسائلی قرار دهید که فکر میکنید اشتباه هستند،
خود را با موقعیتهای منفی به دیگران میشناسانید. از آن بدتر اینکه،
اهمیت خود را در جریانات دور و بر خود پایین میآورید. به جای این کار، به
دنبال راههایی بگردید که بتوانید سهمی در راه حل موضوعات داشته باشید.
۸- «این کار غیر ممکن است …»
همهی ما این جمله را به کار بردهایم. اما چیزهای کمی هستند که واقعاً غیر
ممکن باشند؛ مگر آنکه خودتان را به غیرممکن بودن آن مجاب کرده باشید، و
این دقیقاً همان کاری است که این جمله انجام میدهد. به جای این طرز تفکر،
به این فکر کنید که مسئلهی مورد نظر چطور ممکن و محتمل خواهد شد.
۹- «من هیچوقت به درد هیچ کاری نخواهم خورد …»
احتمال
اینکه اغلب ما این حالت را در برههای از زندگی خود تجربه کرده باشیم کم
نیست. با این طرز فکر، احتمال وقوع اتفاقات مثبت به حداقل ممکن خواهد رسید.
واقعیت این است که همهی ما در انجام کار یا کارهایی استعداد
داریم. گفتوگوی درونی منفی نگرانه ما را از تمرکز روی این کارها باز میدارد. شما نباید اجازه بدهید این اتفاق بیفتد.
۱۰- «هیچکس قدر زحمات من را نمیداند …»
شاید بیش از آنچه تصورش را بکنید از کاری که انجام میدهید قدردانی شود، اما به هر دلیلی ممکن است شما شاهد آن نباشید.
به
جای آنکه خودتان را متقاعد کنید کسی قدر زحمات شما را نمیداند، میتوانید
از دیگران تقاضا کنید بازخورد بیشتری به شما بدهند. آنها متوجه نیاز شما
خواهند شد و به آن پاسخ خواهند داد.
۱۱- «هر کسی میتواند این کار را انجام دهد، من چقدر بدبخت هستم …»
اگر درگیر انجام کار خاصی هستید، احتمالاً نقاط قوت مختلفی دارید که در عوض این تفکرات، میتوانید روی آنها متمرکز شوید.
باید
این را در نظر داشته باشید کاری که شما انجامش را ساده میدانید شاید در
نظر دیگران آنقدرها هم ساده به نظر نرسد. اگر فرد دیگری نیز با شما در
انجام این وظیفه شریک است، میتوانید با همکاری با یکدیگر راهی برای کمک به
موفقیت همدیگر پیدا کنید.
۱۲- «هیچکس دیگر من را استخدام نخواهد کرد …»
ممکن
است انجام وظیفه یا کاری آنگونه که میخواستهاید پیش نرفته باشد، اما
دنیا که به آخر نرسیده است. میتوانید قدمی به عقب بردارید، روی کارهایی که
خوب انجام میدهید تمرکز و دوباره از نو شروع کنید. هیچکس نگفته است مسیر
موفقیت مسیر همواری است.
۱۳- «من خیلی تنها هستم و هیچکس به من توجه نمیکند …»
ممکن
است گاهی اوقات اینطور به نظر بیاید، اما نباید اجازه داد این نیز به یک
پیشبینی ناگزیرساز دیگر تبدیل شود. به نظر میرسد نگرشهای ضعیفی مثل این،
در دور نگه داشتن ما از دیگران موفق عمل میکنند، بهویژه کسانیکه میتوانند به ما در خارج شدن از مشکلاتمان کمک کنند.
اگر دوست میخواهید، باید برای کسی دوست باشید. اگر به کمک نیاز دارید، این را با دیگران مطرح کنید.
گفتوگوهای
درونی منفینگرانه سد راه ما قرار میگیرند، خود را در ذهن ما جای میدهند، و ما را از اهدافمان منحرف میکنند. این تفکرات ما را متقاعد میکنند
که سعی کردن و امتحان کردن هیچ سودی نخواهد داشت، چون به هر صورت شکست
خواهیم خورد. همهی ما احساساتی از این دست را تجربه کردهایم.
اما
این نکته را از یاد میبریم که شکست، برای موفقیت عنصر مهمی محسوب میشود.
شکست به ما یاد میدهد چه چیزی نتیجه میدهد، چه چیزی اهمیت دارد، و چه
چیزی نتیجه بخش نیست. شکست به ما یاد میدهد هر چیزی که ارزش به دست آوردن
را دارد، به آسانی به دست نخواهد آمد.
شما قدرت این را دارید که حرفها و نحوهی صحبت کردنتان با خود را عوض کنید. سعی کنید خودتان را از این
مکالمات درونی منفینگرانه و هر ذهنیت منفی و مخرب دیگری دور نگه دارید.
مثبت باشید، تا اتفاقات مثبتی در زندگیتان رخ دهد.
منبع: bartarinha.ir
tut-mihanblog-com.br.vu