شما وظیفه دارید کاری کنید که کل سازمان عملکردی روان و درست داشته باشند. هر یک ریالی که قرار است هزینه شود، باید با تأیید شما همراه باشد. تمام سازمان از شما انتظار دارند که تصمیمات درستی بگیرید. شما مدیر عامل سازمان هستید.
افراد سازمان و یا حتی افراد خارج از سازمان توانایی مدیریتی شما را براساس نتایجی که به دست آوردهاید، ارزیابی میکنند. سازمان شما با چه سرعتی در حال رشد کردن است؟ آیا سازمانتان سودده است؟ آیا امسال محصولات جدیدی به بازار ارائه دادهاید؟ آیا در هزینهها صرفهجویی کردهاید؟ اینها همه میتوانند مقیاسها و معیارهایی برای سنجش میزان موفقیت یک مدیر عامل باشند. اما هیچکدام از جامعیت لازم برخوردار نیستند.
با توجه به شرایط فعلی بازار و شرکتها، شاید بهترین و دقیقترین مقیاس برای سنجش توان مدیریتی یک مدیر عامل و بهترین شاخص نشاندهنده پتانسیل یک شرکت برای پیشرفت، "خوشروانی" باشد.
خوشروانی که ترجمه واژه یونانی Eudaimonia میباشد، در فلسفه یونان به معنای برخوردار بودن از یک روان سالم، شاد و با فضیلت است. در فلسفه اخلاق، خوشروانی به رفتارهایی اطلاق میشود که منجر به "رفاه روحی و روانی" فرد میشوند. این مفهوم در فلسفه سقراط، ارسطو و افلاطون جایگاه ویژهای دارد.
توانایی یک مدیر عامل در ایجاد "محیطی خوشروان"، مقیاسی برای سنجش توان مدیریتی او است زیرا تنها بدین شکل میتوان استعدادها را جذب کرد و در فضای رقابتی بازار، افراد بااستعداد تنها مزیت رقابتی پایدار محسوب میشوند. سلامتی، شادی و پیشرفت کارمندان بهترین شاخصهای پیشبینیکننده برای موفقیت بلندمدت یک شرکت هستند.
مقاومت سنتی
رویکرد سنتی سرمایهگذاران، اعضای هیئت مدیره و حتی کارشناسان کاروکسب در جهت عکس خوشروانی بوده است. رضایت کارمندان چرا باید برای سازمان اهمیت داشته باشد؟ همین که آنها شغلی دارند باید شانس و اقبال خود را تحسین کنند. اگر شرکت به اهداف مالیاش برسد، اعضای هیئت مدیره راضی باشند و سهامداران نیز سود سهامشان را دریافت کنند، یعنی اینکه مدیر عامل کارش را به خوبی انجام داده است. در این میان، اینکه کارمندان راضی باشند یا نباشند، هیچ اهمیتی ندارد.
اما امروزه این دیدگاه سنتی دیگر پاسخگوی شرایط سازمانها نیست. اگر ما مدیر سازمانی باشیم که کارمندان آن تنها با هدف گرفتن حقوق آخر ماهشان به شرکت میآیند، از اظهارنظر درباره نحوه مدیریت مدیر مافوق خود میترسند و اطلاعات تنها در اتاق شیشهای مدیر عامل محصور است، نمیتوانیم خود را مدیر عامل موفقی بدانیم.
مسیر رسیدن به خوشروانی
ایجاد محیطی که منجر به خوشروانی اعضای سازمان شود، با چالشهایی همراه است اما نتیجهای که در نهایت به دست میآید ارزش قدم گذاشتن در این مسیر و تحمل سختیهای آن را دارد. اگر به عنوان مدیر عامل یک سازمان میخواهیم هر روز افراد مشتاق و متعهدی را ببینیم که با نهایت توان خود به فکر پیشرفت سازمان هستند، لازم است این تغییر را در سه مرحله پیادهسازی کنیم:
• ذهنیت
• مدل
• سنجش
از پیتر دراکر نقل است که "هدف از کاروکسب ایجاد و حفظ مشتری است". ایجاد محیطی که خوشروانی در آن تفکر غالب است، در ابتدا مشتریان داخلی شرکت یعنی کارمندان را خشنود میکند و خشنودی آنهاست که خشنودی مشتریان خارج از شرکت را به همراه دارد.
پس از آنکه این ذهنیت در سازمان ایجاد شد، لازم است مدلی برای اجرای هر چه بهتر آن تدوین شود و براساس آن مدل تفکر خوشروانی در سازمان پیادهسازی شود. در مرحله بعد لازم است خوشروانی نیز مانند یک شاخص مالی یا عملکردی بسیار مهم مورد سنجش قرار گیرد. با توجه به نتایجی که حاصل میشود، میتوان تغییرات لازم را در سازمان برای ایجاد محیطی خوشروانتر ایجاد کرد.
منبع: dargi.ir