در ماههای اخیر شاهد مسائلی در مدیریت بازرگانی و بازاریابی هستیم که هم جای شگفتی دارد و هم جای تأسف.
مرکزی پیام ارسال کرد که : آزمون تأیید صلاحیت بازاریابی.
هر چند این پیامک را حتی آن قدر با ارزش ندانستم که بخواهم هزینه تلفن و وقت گرانبهای خودم را برایش بگذارم، اما هفته پیش که از پارک لاله تهران عبور میکردم، تصمیم گرفتم سؤالی بپرسم.
مشخص شد این آزمون قرار است از کتاب فیلیپ کاتلر که یک دانشمند غربی است، انجام بپذیرد؛
و بعد از آن مصاحبه توسط انجمن ...
با در نظر گرفتن احترام برای علم و دانش و همه اساتید گرامی، بنده سه پرسش دارم:
1. آیا فیلیپ کاتلر، الگوی مناسبی برای بازار جمهوری اسلامی ایران تعریف کرده است؟
2. جایگاه اقتصاد مقاومتی که نیاز جدی کشور و مردم ماست، در آموزههای ایشان کجاست؟
3. پرسش من از مدیران و اعضای هیأت علمی انجمن... این است که اگر علم و مدرکِ صرف منجر به موفقیت و تحول صنعت بازاریابی کشور ما میشد، چرا ما الان یک سامسونگ یا آدیداس نسخه ایرانی در بازارهای جهانی توسط آن انجمن و یا اساتید نداریم؟
متأسفانه امروز مشاهده میکنیم در همه اصناف، از شرایط خاص حاکم بر کشور، عدهای تصمیم به انحصارطلبی و کسب منفعت به هر قیمتی دارند؛
حتی چند وقت پیش به رفتگر محلهای وقتی یادآوری کردم که فلان زباله را یادت رفت برداری، گفت: وقتی به من ماهیانه کم میدهند، من هم برایشان کار نمیکنم!
توجه کنید که ماهیانه، پولی است که مردم محله در صورت تمایل به رفتگر میدهند نه هزینه اجباری.
در حوزه تخصصیمشاوره و بازاریابی فروش ما نیز چنین اتفاقاتی روی داده است که بنده تعجب میکنم چرا منفعت طلبی و گرفتن پول از مردم، تا این حد عادی شده که حتی چهره علمی بازاریابی و فروش ما نیز مخدوش گردیده است؟
آیا ما نمیبایست اخلاق محوری را در کسب درآمد و منفعت مورد توجه قرار بدهیم؟
آیا کاتلر، نسخه اقتصاد مقاومتی برای کشور ماست؟
من گمان نمیکنم آن قدر که خود ما برای کشورمان دلسوز باشیم، فیلیپ کاتلر دلسوز ما بوده باشد.
من خود هم کتاب کاتلر را خواندهام و هم انتقادات جدی به این کتاب دارم؛ به خصوص این که ما در بازاری به اسم بازار جمهوی اسلامی ایران هستیم، نه بازار ژاپن و اروپا و امریکا.
تأسف بار است که برخی چهرههای علمی کشور ما بعضاً به خاطر جایگاهسازیهای کاذب، انحصارطلبی و کسب درآمد، از هر روزنهای استفاده میکنند. در درجه اول به خودم و در درجه بعد به همه این عزیزان توصیه میکنم آخرت خود را فدای دنیا نکنیم.
در پایان از همه مخاطبان گرامی و دوستانی که به بنده همیشه لطف دارند، تقاضا دارم پیشرفت و تخصص را در مطالعه و کمک از افراد بادانش و دلسوز جستجو کنید؛ نه آزمون و مدرک.
زمانی تب زبان انگلیسی بین مردم داغ بود...حالا هم تب اقتصاد و پول و موفقیت. همیشه هستند برخی موجسواران که تمایل دارند از آب گلآلود ماهی بگیرند.
مراقب باشیم نه آن موج سوار باشیم و نه آن ماهی.