مردی با پیراهن هاتاوی و "چشم بند "سیاهش
داستان شکل گیری و تاثیرات آگهی
مخاطب از خود می پرسید که این بارون چگونه یک چشم خود را از دست داده است؟ جلب توجه آگاهانه
نخستین آگهی در مجله نیویورکر چاپ شد. در عرض یک هفته تمام پیراهن های هاتاوی به فروش رفتند. نتیجه تاثیر یک تبلیغ آگاهانه
این آگهی چنان مورد توجه قرار گرفت که به همراه مقاله ای در مجله های لایف, تایم و فورچون به چاپ رسید و در سراسر جهان از آن تقلید شد. زنها و مرد ها در مهمانی های با شکوه, چشم بند به چشم می زدند. تاثیر روی سبک و ظاهر زندگی مردم
شرکت های دیگر ,تبلیغاتی مشابه مانند سگ, گاو و کودکانی با چشم بند ارائه کردند. تاثیر روی تولید کنندگان دیگر چشم بند به تلویزیون, برادوِی و حتی فیلم های کارتونی نیز کشیده شد
اگیلوی: به دلایلی که بر من آشکار نیست, چشم بند, پیراهن هاتاوی را مشهور ساخت, همان گونه که خیلی زود به من شهرت بخشید...
این داستانی است درباره نخستین ایده بزرگ دیوید اگیلوی معروف به پدر تبلیغات. داستانی درباره تاثیرات آگاهانه یک تبلیغ بر مبنای جلب توجه آگاهانه.
تفاوت جلب توجه آگاهانه با جلب توجه مکانیکی درسنجش اثر بخشی اون تبلیغ دیده میشه. چیزی که در اکثر تبلیغاتی که سعی در متفاوت بودن دارن دیده نمیشه!!
بر گرفته از کتاب : THE KING OF MADISON AVENUE
