کد خبر: ۶۶۴
تاریخ انتشار: ۰۲ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۰:۴۴
نگاهی بر کتاب مدیریت برایان تریسی -بخش اول-

بهترین مدیر دنیا باشید!

مطالب این مقاله از جدیدترین کتاب 2014 برایان تریسی «مدیریت» گرفته شده که تاکنون به فارسی ترجمه نشده است.
خواندن این کتاب جذاب را که 21 ایده کلیدی برای تبدیل‌شدن به مدیری اثربخش‌تر را تشریح می‌کند، به همه مدیران موفق توصیه می‌کنم...
بهترین مدیر دنیا باشید!

تمرکز بر حوزههای نتیجه کلیدی

نتایج کلیدی مهمترین حوزههای همکاری شما با سازمان است. تمرکز بر نتایج کلیدی در مدیریت کلید اثربخشی، آینده روشن و موفقیت در کار است.

مدیران هفت نتیجه کلیدی دارند. همه آنها مهم هستند، اما براساس جایگاهی که دارید، یکی از آنها در بازه خاصی از زمان مهمتر است. با تغییر شرایط اهمیت یکی از این حوزههای کلیدی افزایش یافته و اهمیت موردی دیگر کاهش مییابد. اما اگر میخواهید در هریک از این حوزهها ارتقا یابید و بهترین عملکرد را داشته باشید، باید آگاه باشید.

* اهمیت‌دادن به مشتری

نخستین حوزه نتیجه کلیدی در کسبوکار توجه به نیازهای مشتری است. مشتری کسی است که به شما متکی است و شما نیز برای موفقیت در کارتان به او متکی هستید.

هر مدیر برای موفقیت باید به سه مشتری خدماترسانی کند:

نخستین مشتری، به‌طور حتم رئیس شماست. مدیران باید چیزی را که روسا از آنها میخواهند و به همان شکلی که میخواهند به آنها ارائه کنند. تازمانی‌که رئیس خود را خشنود کنید، امنیت شغلی دارید و آیندهتان تضمین است.

دومین مشتری که باید او را راضی نگه دارید، مشتری خارجی است. این مشتری همان کسی است که از تولیدات شما استفاده میکند و شاید یکی از مشتریان بازار یا بخش دیگری در سازمان شما باشد. این مشتری باید از شما راضی باشد و احساس کند که کارتان را خوب انجام میدهید.

سومین گروه مشتریان کارمندانتان هستند. اگر آنها را خوشحال و متمرکز نگهدارید تا به‌شکلی ارزشمند از زمانشان استفاده کنند، بهترین عملکرد را خواهند داشت.

*سود و زیان

دومین حوزه نتیجه کلیدی در کسبوکار، اقتصاد است. همه موفقیت سازمان به اقتصاد بستگی دارد. مدیران همواره تلاش می‌کنند تا درآمدها را افزایش و هزینهها را کاهش دهند. شما نیز به‌عنوان مدیر همیشه باید به هزینه خرج‌شده در مقایسه با ارزش ایجاد شده فکرکنید.

اقتصاد همیشه به «بیشینهسازی» توجه دارد. همواره سعی کنید بالاترین نرخ بازگشت پول، زمان، انرژی و احساس سرمایه‌گذاری‌شده در یک کار خاص را داشته باشید.

*تمرکز بر کیفیت

سومین نتیجه کلیدی در مدیریت، کیفیت است. کیفیت کار تا حد زیادی تعیینکننده آینده کسبوکارتان است. شما به‌عنوان مدیر، معیارهایی برای حوزه مسئولیت خود تعیین میکنید. بنابراین معیارهای کیفیتی که برای محصولات و خدمات خود و همچنین برای کارتان در نظر میگیرید، بسیار مهم هستند. به همین دلیل باید بر کیفیت تمرکز کنید، درباره آن صحبت کرده و مدام دیگران را تشویق کنید تا به روشهای بهبود کیفیت خدمات به مشتریان داخلی و خارجی بیندیشند.

*تولید بیشتر با مواد کمتر

چهارمین حوزه نتیجه کلیدی در کسبوکار بهرهوری است. موفقترین شرکتها به شکلی کارا و موثر از منابع خود استفاده می‌کنند. خروجی آنها به‌ازای ورودی، بسیار بیشتر از رقباست. آنها همواره به‌دنبال راههایی برای بهتر، سریعتر و ارزان‌ترکردن تولید هستند.

افزایش بهرهوری مستلزم داشتن اهداف شفاف، برنامهها، چک ‌لیستکارهای مهم و تمرکز مداوم بر انجام کارهای مهم بیشتر و بیشتر در زمان کمتر است.

*نوآوری و خلاقیت

پنجمین نتیجه کلیدی در کسبوکار نوآوری است که به معنی توسعه محصولات، خدمات و روشهای جدید انجام کار برای تامین تقاضای روزافزون مشتریان در بازار رقابتی است.

نوآوری مستلزم ایجاد فرهنگی است که مشوق افراد برای خلق ایدههای جدید باشد. این ایدههای جدید شامل روشهای بهتر برای انجام کارها، رویکردهای جدید به کسبوکار، محصولات جدید، خدمات جدید و روشها و فرایندهای جدید برای انجام کسبوکار است. به گفته یک مدیر برتر، تنها مزیت رقابتی پایدار ما توانایی یادگیری و بهکارگیری ایدههای جدید، زودتر از رقباست».

یکی از بهترین مثالهای قدرت نوآوری رقابت همیشگی «اَپل» و «سامسونگ» در حوزه تلفنهای هوشمند است. وقتی شرکت «اَپل» در سال 2007 آیفون را روانه بازار کرد، این محصول به‌سرعت انقلابی در دنیای تلفنهای همراه ایجاد کرد. این شرکت در یک سال دهها میلیون از محصول جدید خود را فروخت و سود ناخالصی تقریبا برابر با 50‌درصد سود هر واحد به دست آورد.

در این زمان، سامسونگ که تولیدکننده قطعات الکترونیکی و لپتاپبود، دریافت که بازار تلفنهای هوشمند حوزهای عالی برای نوآوری و گسترش کسبوکار است. درحالیکه «اَپل» هر 12 تا 18 ماه نسخهای جدید از آیفون را معرفی میکرد، سامسونگ هر سال 3 تا 5 نسخه جدید از تلفنهای هوشمند خود را ارائه کرد.

در سال 2013 و پس از پنج سال، سهم بازار آیفون اپل از 50‌درصد به 12.9‌درصد رسید. در این سال سامسونگ به‌خاطر سرعت شگفتانگیز نوآوری و ارائه محصولات جدید از یک تازهوارد به شرکتی تبدیل شد که 69‌درصد بازار جهانی تلفن‌های هوشمند را در دست دارد.

*پرورش افراد

ششمین نتیجه کلیدی در کسبوکار رشد افراد است. چقدر زمان و پول را صرف سرمایهگذاری در آموزش و توسعه افرادی میکنید که کسبوکارتان به آنها بستگی دارد؟

براساس آمار مجمع آموزش و توسعه آمریکا، 20‌درصد از شرکتهای برتر از منظر رشد و سودآوری، سه‌درصد یا بیشتر از درآمد ناخالص خود را دوباره صرف آموزش افرادی میکنند که برای تولید درآمد به آنها وابسته هستند.

مقالهای که در مجله مدیران منابع انسانی منتشر شد سود حاصل از آموزش افراد را بسیار زیاد میداند. مقدار آن از 10 دلار تا 32 دلار به ازای هر دلاریکه صرف آموزش و بهبود عملکرد افراد میشود، متغیر است.

*بهبود سازمانیبهترین مدیر دنیا باشید!

هفتمین نتیجه کلیدی کسبوکار، بهبود سازمانی است. یعنی انجام کارهایی که یک جَو سازمانی مثبت و هماهنگ ایجاد میکند. این جنبههای کار باعث رضایت افراد از کار در آن مکان و مشارکت کامل آنها میشود و آنها را قادر میسازد تا با بهترین توانشان کار کنند.

همواره از خود بپرسید که برای بهبود هر یک از این هفت حوزه کلیدی چه میتوانید بکنید: نیازهای مشتریان، اقتصاد، کیفیت، بهرهوری، نوآوری، رشد و آموزش کارمندان و بهبود سازمانی. 20‌درصد کارهایی که موجب کسب 80‌درصد نتایج می‌شوند، کدامند؟ 20‌درصد مشکلاتی که عامل 80‌درصد استرسها و شکستهای شما هستند کدامند؟ 20‌درصد کارهایی که میتوانید انجام دهید تا از 80‌درصد فرصتهای کاری خود بهره ببرید، کدامند؟

مدیران برتر شفاف عمل میکنند. تلاشهای آنها همواره بر حوزههای نتیجه کلیدی کسبوکارشان متمرکز است.

ادامه را در بخش دوم مقاله با کد خبری 666 مطالعه کنید...

منبع: www.bartarinha.ir