در مقالههای قبل به این موضوع اشاره کردیم که هنردرمانی در بیان احساسات میتواند بسیار موثر باشد زیرا که همه انسان ها دارای احساسات و افکار متفاوتی هستند که موقعیت و مکانی که در آن قرار دارند یا در آن رشد کردهاند در بیان احساسات آنان تاثیر گذار است، به همین خاطر در بیان احساسات نیز میتواند داری کمیت و کیفیتهای متفاوتی باشد مثلا اینکه بعضیها از اینکه بتواند در جمع صمیمی یا حتی رسمی خود را ابزار کنند با مشکل مواجه باشند و این خودش یک مسئله است، مثلا اینکه نمی توانند کلمات مناسبی را به کار بگیرند و ....
نگاه کنید به مقاله چرا هنر درمانی جایگاه نوینی پیدا کرده است؟
این اتفاقات و این مسائل باعث میشود افراد در رسیدن به اهدافشان با مانع
بزرگی رو به رو شوند، لذا باید برای رفع آن از ابزاری استفاده شود که در این میان ابزار
هنری هنردرمانی به آن ها کمک میکند تا آنان موانع درونی خود را بشکنند و
بهبودی پیدا کنند و به عبارتی باعث شود فرد بتواند خود را بیابد و اگر در جمعی
قرار گرفت بتواند رشته صحبت را به دست بگیرد و به عبارتی خود را بیابد. در اینجاست
که باید گفت هنردرمانی انسانها را با خودشان آشتی می دهد. در نتیجه میتوان
گفت که هنر درمانی راهکاری است برای عبور از موانع افکار قالبی، جسمی و
روانی و تبدیل آن به یک مزیت .
نگاه کنید به تنوع در کاربرد هنر درمانی در کاهش اضطراب
حال باید گفت که هنردرمانی هرگز با تکنیک های گسترده و مختلفی که دارد
به دنبال هنرمند کردن افراد نیست، مثلا اینکه فرد پس از مدتی به یک سخنران حرفهای
تبدیل شود، شاید اگر کسی مراحل هنر درمانی را طی کند تبدیل به یک سخنران
حرفهای شود اما هنردرمانگر تلاش میکند که از به عمق مسائل نفوذ کند و
راهی برای حل آنان پیدا کند به همین خاطر باید گفت که هنردرمانی برای هر
فرد می تواند تکنیک متفاوتی داشته باشد.