نگاه کنید به
مقاله چر ا مدیران از آموزش سازمان پیشتیانی نمیکنند؟
یک: تمرکز بر
یاددهی دانش و اطلاعات
به طور سنتی آموزش به عنوان ابزاری برای یاددهی مهارتها و دانش مورد نیاز کارکنان جهت انجام بهینه وظایف خود تلقی میشد، البته این نقش، نقشی است که در آینده نیز وجود خواهد داشت. منظور اصلی این دیدگاه این است که شرایط اقتصادی و تجاری قابل پیش بینی است و سازمان میتواند دانش و مهارت مورد نیاز کارکنان خود را در آینده کنترل کند.
دوم: پیوند
میان آموزش و نیازهای کسب وکار
به سمت چالشهای مربوطه به عوامل متغیر و ناپایدار محیطی، بسیاری از مسائل و نیازهای سازمانی قابل پیش بینی نیستند و این امر موجب میگردد نیازهای آموزشی قابل پیش بینی نبوده و متناسب با مسائل سازمان هنگامی که رخ میدهند، آموزش طراحی و اجرا میگردد، این نقش برنامههای آموزشی دقیقا متناسب با نیازهای سازمان و شرایط کسب و کار تدوین و اجرا میگردد.
نگاه کنید به مقاله از استاندارد آموزشی 29990 چه میدانید؟
سوم:کاربرد
آموزش برای تولید و تسهیم دانش
بسیاری از سازمانها اعتقاد دارند که برای کسب برتری رقابتی، محور کلیدی، کسب و توسعه سرمایه دانشی است، به عبارت دیگر نقش آموزش، تربیت و پرورش کارکنانی است که فرایند تولید یا ارائه خدمات را کاملا درک نموده و فهم جامعی از روابط بین بخشها و واحدها داشته و به طور خود انگیخته به فعالیت بپردازد. این دیدگاه آموزش به عنوان بخشی از سیستم تولید و توزیع دانش می باشد.