نگاه کنید به مقاله نقش یادگیری سازمانی در سازمان
یک : تعهد مدیریت
مدیریت باید اهمیت یادگیری را درک کرده باشد و فرهنگی را در سازمان ایجاد نماید که کسب، خلق و انتقال دانش به عنوان یک ارزش بنیانی در سازمان در نظر گرفته شود، مدیریت باید صراحت راهبردی بودن یادگیری را بیان کند، زیرا که یادگیری سازمانی ابزار ارزشمندی برای رسیدن به نتایج بلند مدت است.
دوم :دید سیستمی
افراد مختلف بخشها و نواحی سازمان باید دید واضحی نسبت به اهداف سازمان داشته باشند و بدانند که چگونه میتوان به توسعه آن اهداف کمک کنند.
سوم: فضای باز و آزمایشگری
یادگیری خلاق با همان یادگیری عمیق نیازمند فضای باز است و به ایدهها و نقطه نظرات جدید داخل سازمان یا بیرونی اهمیت میدهد.
چهارم: انتقال یادگیری و یکپارچه سازی دانش
این قابلیت به دو قابلیت کاملا مرتبط به هم انتقال و یکپارچی دانش داخلی برمیگردد که به جای پی در پی بودن به صورت همزمان اتفاق میافتد، کارایی این دو فرایند به وجود قبلی ظرفیت جذب برمیگردد، منظور از ظرفیت جذب همان توانایی شناخت، کسب و یادگیری و بکارگیری دانش است که میتواند از درون یا برون سازمان اتفاق افتاده باشد.
نگاه کنید به مقاله نقش خودکارامدی در عملکرد افراد
در پایان باید گفت که در سازمانی با سطوح بالای یادگیری سازمانی افراد پیوسته توانایی خود را برای خلق نتایجی که برای آنها واقعا مطلوب است افزایش میدهند، و یادگیری سازمانی موجب میگردد که مدلها و الگویهای ذهنی جدیدی ایجاد و به توسعه سازمان کمک کند.