همه سازمانها و کارکنانشان معمولا در مورد مدیریت دانش صحبت کردهاند و برخی از سازمان ها نیز مدیریت دانش را در سازمان خود پیاده سازی کردهاند زیرا این را میدانند که انسان ها به طورکلی تمایل به مخفی کردن دانش در ذهن خود دارند. با این تفسیر باید دانش را از ذهن کارکنان بیرون کشید و به دیگران منتقل کرد، اولین چیزی که نیاز است داشتن یک روش مناسب برای این کار است که منتورینگ همان روش ارزنده و انگیزه بخش میباشد.
نگاه کنید به مقاله ضرورت توجه به موضوع جانشینپروری در سازمان
تحقیقات نشان داده که در سازمانها هیچ چیزی مهمتر از یادگیری و مدیریت دانش نیست، این دو زمانی اتفاق میافتد که افراد بتوانند به طور موثری دانش خود را منتقل کنند و از آنجایی که قصد تسهیم دانش است میتوان گفت که منتورینگ نیز برای حل مشکلات بر سر راه این انتقال و موانع آن به وجود آمده است.
در تعریف منتور آمده است که او کسی است بسیار مولد و با تجربه که منتی یا شاگرد خود را که کم تجربه است، آموزش داده و او را با تجربه میکند، در این راستا شایان ذکر است که در ادبیات مربوط به سازمانها کلمات مشابه زیادی دارد مانند معلم، مربی، مشاور، راهنما و ... در اینجا باید گفت که منتور یعنی کسی که متفکر است و به ترویج یادگیری هدفمند مشغول است و از ظرفیتهای خود برای ارتقای ظرفیت های منتی استفاده میکند.
در این راستا تحقیقات نشان داده است که بیش از دو سوم کارکنان درگیر در روابط منتورینگ هستند تا جایی که برخی آمارها نشان می دهد که تقریبا 70 درصد شرکتهای بزرگ امریکا از روش منتورینگ بهره میگیرند و حتی تحقیقات نشان داده که همه انسان ها حداقل یک منتور در طور کارراهه شغلی خود داشته است.
نگاه کنید به مقاله منتورینگ بهتر است یا و مربیگری؟
در نتیجه باید گفت که روشهای سنتی آموزش دیگر کارآمد نیستند و بسیاری از آموزش دهندگان در جستجوی روشهایی هستند که به اهداف همه جانبه آموزش و کسب دانش دست پیدا کنند و در این راستا باید گفت که فرایند آموزش نیز فرایندی پیچیده شده است که هر گونه ساده انگاری می تواند علاوه بر عدم اثربخشی نتایج ، منجر به از دست رفتن سرمایه های سازمان نیز گردد.
در مقاله بعد بیشتر در مورد منتورینگ صبحت خواهیم کرد. همراه باشید.