بدون شک در مورد این دو مفهوم بسیار شنیدهایم و باید بگوییم که گهگاه باعث سردرگمی میان مفهوم منتورینگ و مربیگری شده است تا جایی که این دو به جای یکدیگر نیز به کار گرفته میشوند یا هر دو را در یک مفهوم به کار میگیرند. باید گفت که شاید این سردرگمی ها قابل درک باشد، زیرا که این دو نقاط مشترک بسیاری با یکدیگر دارند که مهارتها و فنون و تکنیکهای تقریبا مشابهای برای پیشبرد کار مورد استفاده قرار میدهند.
با این حال باید گفت که این دو مفهوم از یکدیگر جدا هستند گرچه که هر دو سعی میکند فرد زیر دست خود را به سوی توسعه مهارتها و رفتارها راهنمایی کند، با این حال به چند مورد از اختلافات آنها اشاره مینماییم:
نگاه کنید به مقاله مربیگری اثربخش چگونه به دست میآید؟
یک: هدف
مربی در پی حل مشکلات و توسعه مهارتهاست در حالی که منتور هدفی جامعتر و کلانتر دارد و امکان انتقال دانش و توسعه مهارتهای اساسی و حتی ایجاد روابط را در ارزش های کلیدی فراهم میکند.
دو: تمرکز
مربیگری محدود بوده و به طور کلی به دنبال ارتقای عملکرد فرد می باشد که در سوی مقابل منتورینگ کلی تر بوده که علاوه بر توسعه مهارتها ، توسعه دهنده ذهن ها نیز میباشد.
سه: کنترل
سومین تفاوت کنترل نهفته است جایی که در مربیگری تصمیمها اساسا در دست مربی است و در سوی دیگر منتور و منتورینگ موفقیت را در مسئولیت مشترک میبیند.
چهار: مدت زمان
چهارمین تفاوت به زمان برمیگردد که مدت رابطه در مربیگری کوتاهتر است و منتور یک زمان بلند مدتی را به آموزش و ارتباط با متربی میگذارند.
نگاه کنید به مقاله مربی گری راهی برای کسب نتایج فوق العاده
در نتیجه می توان دریافت که مربیگری به طور کلی به دنبال توسعه مهارتها و رفتارهای خاص است و در حالی که منتور بسیار گستردهتر میاندیشد شاید بتوان اینگونه گفت که منتورینگ، مربیگری را در دل خود دارد.
google.com