همانطور که در مقاله پیشین بیان نمودیم برای اینکه بتوانیم از میزان انتقال آموزشهای ارائه شده توسط سازمان به کارکنان مطلع شویم بایستی از روشهای و مدلهای استاندارد بهره بگیریم که یکی از مهمترین و شاید کاربردیترین آنها مدل ارزیابی اثربخشی هالتون باشد که یکی از جدیدترین و شناخته شدهترین الگوها و مدلها در این خصوص باشد.
این الگو با توجه به معیارها و ملاکهایی که برای این کار در نظر گرفته است میتوان گفت کمترین سوءگیری و خطا را نیز دارد که داری سه بعد یا نتیجه آموزشی است یک یادگیری دوم عملکرد فردی و سوم نتایج سازمانی؛ که تغییر در عملکرد فردی به عنوان نتیجه یادگیری و نتایج سازمانی به عنوان نتیجه تغییر در عملکرد فرد در نظر گرفته میشود، حال به طور خلاصه به ابعاد آن میپردازیم:
نگاه کنید به مقاله چرا انتقال آموزش به محیط کار مهم است؟
عوامل فردی: عوامل فردی در حقیقت ویژگیها یا عواملی هستند که کارآموز با خود به موقعیت آموزشی میآورد، در واقع این عامل یکی از پایدارترین مفاهیم میباشد که بر عملکرد فرد تاثیر میگذارد، در این خصوص میتوان به فاکتورهایی همچون سطح انگیزش، تحصیلات، منبع کنترل، تواناییهای شخصیتی و .. اشاره داشت.
عوامل آموزشی: این عوامل نیز بر انتقال آموزش به طور مستقیم یا به طور غیر مستقیم یعنی از طریق تاثیری که بر یادگیری میگذارند می تواند مهم باشد که این عوامل را میتوان عوامل طراحی آموزش و ارائه مداخلات نیز عنوان کرد، که به فرصتهایی اشاره دارد که منجر به انتقال آموزش به افراد می گردد که افراد بعد از دوره آموزشی و هنگام کار توانمند میکند.
عوامل سازمانی: این عوامل به مواردی اشاره دارد که بر عملکرد افراد تاثیر میگذارد که این بخش به تاثیرات محیط کار فراگیران ب انتقال آموزش آنان مربوط میشود.
نگاه کنید به مقاله الگوی انتقال یادگیری هالتون (TRANSFER OF LEARNING)
باید گفت که انتقال آموزش را میتوان شاخص اصلی اثربخشی دورههای کارآموزی و حتی آموزشهای سازمانی به حساب آورد زیرا که تغییرات گستردهای که در فناوری و دانش اتفاق میافتد باید پاسخی مناسب با آن داشت و چه چیزی مهمتر از اینکه عواملی که منجر به عدم انتقال میشوند را شناسایی کنیم و آنان را حذف نماییم