براساس گفته توكمان (1965) شكل گيري گروه وتوسعهي آن شامل 5 مرحله است: شكلگيري، درگيري، انسجام، اجرا و فروپاشي يا خاتمه. از طرفی لاو (1996) مدل توكمان را در 4 مرحله ارائه داده است: شكلگيري، درگيري، انسجام و اجرا. در موافقت با اصل موضوع كه يك تيم نوعي گروه است، لاو (1996) تصريح ميكند كه يك تيم همان مراحل توسعهي يك گروه را طي ميكند.
چهار مرحلهي توسعهي تيم به قرار زير ميتواند توصيف شود. شكلگيري، مرحلهي آغازين يك تيم است و افراد را براي انجام يك هدف مشترك گرد هم ميآورد. درگيري مرحلهي برخورد وتضاد، جاييكه اعضاي تيم به سبب تفاوتهايشان با يكديگر كشمكش پيدا ميكنند. انسجام زماني است كه تيم پيوند يا بهمپيوستگي و هنجارهاي خود را در جهت حل مسايل، تصميمگيريها و انجام وظايف توسعه ميبخشد. اجرا زماني است كه اعضاي تيم واقعا وظايف مقرر را براي پيگيري اهداف يا وظايف نهايي برعهده ميگيرند.
نگاه کنید به دوره و کارگاه تیم سازی و تکنیک های کارکردن بهتر با یکدیگر
بر این اساس مرحلهي ابتدايي توسعهي تيم مرحلهي شكلگيري است. در طي اين مرحله افراد عضوتيم براي تعريف ماموريت و ايجاد اهداف گرد هم ميآيند. اين ماموريت و اهداف، بايد توسط همهي اعضا درك شده و مورد موافقت قرار گيرد. درنتيجه، مركز عمدهي فعاليتها در طي مرحلهي ابتدايي ميتواند تيمسازي ناميده شود. در حاليكه ممكن است هدف تيمسازي خوب درك شده و پذيرفته شود، اما اگر اعضاي تيم، نقشها ، حوزههاي مشاركت ، تواناييها يا محدوديتهاي درون تيم خود را درك نكرده باشند، انجام وظيفه محوله سخت شود.
نگاه کنید به جایگاه هم افزایی در سازمان ها
بنابراين اهميت تيمسازي براساس اين واقعيت است كه هرعضو تيم بايد نقش تعريف شدهي روشني داشته و براساس تواناييهاي ويژه و محدوديتهاي خود در موفقيت تيم مشاركت داشته باشد و در نهايت نقش خود را در افزايش سودآوري سازمان ايفا كنند. بنابراين، ساختار تيم كه شامل عناصر عمده همچون نقشهاي عمدهاييكه هر عضو تيم ايفا ميكند و رهبري تيم، از عوامل كليدي اثربخشي تيم یا گروه است.
از آنجائيكه مديران موثرهميشه به دنبال آن هستند كه گروه يا تيمي كه رهبري آن را برعهده دارند اثربخش باشد، براين اساس در اين جا نيز رويكردهاي مربوط به اثربخشي گروه يا تيم را بجاي يكديگر بكار گرفته است. از اين رو بر عهدهي مديران/رهبران است كه چگونگي استفاده از تفاوتهاي فردي كاركنان در محيط گروهي را تعيينكنند، به طوري كه بتوانند حداكثر اثربخشي را از هر عضو گروه بدست بياورند.
نگاه کنید به مطلب انواع استراتژیهای منابع انسانی
ادگارشاين ويژگيهاي تيمهاي اثربخش را اينطور معرفي كرده است:
1. اعضاء تيم براي رسيدن به اهداف مشترك و روشن تلاش ميكنند.
2. تمامي اعضا تيم در ميان نظراتشان احساس آزادي ميكنند و در تصميمگيريها و مباحث تيمي مشاركت ميكنند.
3. اعضا به يكديگر اعتماد دارند.
4. رهبري تيم در موقعيتهاي مختلف تغيير ميكند. وقتي نياز به رهبر احساس ميشود، هر فرد آزاد است براي اينكار داوطلب شود.
5. تصميمات به وسيله اجماع اتخاذ مي شود.
6. وقتي مشكلاتي به وجود ميآيد، اعضاء تيم بر روي حل مساله تمركز متمركز مي شوند و نه علائم و عوارض مساله.
7. اعضاء تيم در مواقع حل مساله و انجام فرآيندهاي كاري منعطف هستند.
8. اعضاء تيم رشد ميكنند و از اقداماتي كه منجر به رشد افراد مي شود حمايت ميكنند.
نگاه کنید به مطلب پنج فاکتور کلیدی در طراحی برنامه های آموزشی سازمانی
تامپسون (2000) اظهار ميدارد که در يک مدل کامل کارتيمی، با توجه به وضعيت تيم، شرايط اساسی متعدد ضروری وجود دارند که به عملکرد موفقيتآميز و دستيابی به هدف تیم کمک میکند. تامپسون این عوامل را توانايی، انگيزش و ویژگی فرهنگی، استراتژی مینامد.