کد خبر: ۴۴۷۱
تاریخ انتشار: ۱۶ آبان ۱۳۹۶ - ۰۹:۰۵

تعریف و ابعاد هوش فرهنگي

مفهوم هوش فرهنگي براي نخستين بار توسط "ايرلي و انگ" از محققان مدرسه کسب و کار لندن مطرح شد. اين دو، هوش فرهنگي را قابليت يادگيري الگوهاي جديد در تعاملات فرهنگي و ارائه پاسخ‌هاي رفتاري صحيح به اين الگوها تعريف کرده‌اند. آنها معتقد بودند در مواجهه با موقعيت‌هاي فرهنگي جديد، به زحمت مي‌توان علائم و نشانه‌هاي آشنايي يافت که بتوان از آنها در برقراري ارتباط سود جست. در اين موارد، فرد بايد با توجه به اطلاعات موجود يک چارچوب شناختي مشترک تدوين کند، حتي اگر اين چارچوب درک کافي از رفتارها و هنجارهاي محلي نداشته باشد.


هوش فرهنگی


نگاه کنید به مطلب از هوش هیجانی تا تعهد مستمر سازمانی

تدوين چنين چارچوبي تنها از عهده کساني برمي‌آيد که از هوش فرهنگي بالايي برخوردار باشند. در تعريفي ديگر هوش فرهنگي يک قابليت فردي براي درک، تفسير و اقدام اثربخش در موقعيت‌هايي دانسته شده است که از تنوع فرهنگي برخوردارند و با آن دسته از مفاهيم مرتبط با هوش سازگار است که هوش را بيشتر يک توانايي شناختي مي‌دانند.

نگاه کنید به مطلب هوش تجاری در بانک

هوش فرهنگي وراي هوش عاطفي است و افرادي با هوش فرهنگي بالا قادر به تفسير رفتار ديگران و حتي در صورت نياز انطباق با رفتار ديگران هستند. مديرانی با سطوح مختلفي از Cultural quality با سلائق مختلف، ممكن است قادر به تفسير و انطباق با طيف متنوعي از موقعيت‌هاي فرهنگي باشند. از اين‌رو بسياري از مديران و كاركنان بايد ميزان هوش فرهنگي و كيفيت آن را بشناسند و در صورت لزوم آن را بهبود بخشند.


هوش فرهنگی


باید گفت که هوش فرهنگي داراي سه بعد مي‌باشد كه بايد به آن توجه نمود: 1. بعد عملي(بدن) يا رفتاري (body ) 2. بعد عاطفي يا انگيزشي (قلب) (heart ) 3. بعد شناختي(عقل) (head ). هر كدام از اين سه بعد داراي تمايزات مختلفي است. افراد داراي هوش فرهنگي بالا با استفاده از اين سه منبع قادر به انطباق رفتارشان از طریق حركات غیر کلامی، روش‌هاي صحبت كردن و یا انطباق خود با عادات رفتاری ديگران با فرهنگ‌هاي مختلف خواهند بود. بسياري از محققين از اين سه بعد براي سنجش هوش فرهنگي افراد استفاده مي‌كنند.

نگاه کنید به مطلب جایگاه هوش هیجانی بر موفقیت شغلی و زندگی

  • بعد عاطفي يا انگيزشي: اين بعد مربوط به جزء احساس يا عواطف آن موقعيت و يا محرك براي ارائه راه‌حل‌ها است. اين بعد در برخورد ميان فرهنگي"Touch paper " ناميده مي شود، چيزي كه سوخت آتش را تغيير مي دهد و مي تواند شامل هم بعد خلاقانه و هم مخاطره آميز باشد، نيروهاي سوق دهنده مثبت و يا عوامل لغزش يا سقوط كه مي تواند تماس يا روابط را خراب يا از بين ببرد.
  • بعد شناختي: بعد شناختي جزء منطقي يا عيني است. آن براساس دليل و ظرفيت توسعه چارچوب‌هاي ذهني است كه ما را قادر مي‌سازد تا با درك برخوردها درباره اينكه چه چيزي ادامه يابد تفکر کنیم و چگونه براساس چارچوب‌هاي كاري و زباني تفكر، قضاوت كنيم.
  •  بعد عملي يا رفتاري: اين بعد درباره آن است كه در طول يك برخورد چه چيزهايي رخ مي‌دهد؟ ما براساس قضاوت‌هايمان درباره موقعيت‌هايي كه از آن داده‌هايي عاطفي و منطقي را جمع آوري كرده ايم، قضاوت مي‌كنيم. اين بعد پويا است و ارتباط را در طول برخوردهاي فرهنگي، یا اينكه در يك فرهنگ مشترك بطور واقعي چه چيزي رخ مي‌دهد، نشان مي‌دهد.

در پایان نگاه کنید به سرفصل دوره کاربرد هوش هیجانی در سازمان