در یک تقسیم بندی مدیریت به انواع ذیل تقسیم شده است.
مدیریت استبدادی: به این معنی است که مدیر تصمیمهایش را انفرادی میگیرد، بدون توجه زیاد به زیر دستان. در نتیجه این تصمیمات مدیر هستند که نظر و شخصیت او را منعکس میکنند؛ و طبیعتا اگر مدیریت خوب باشد، میتواند تصویری از اعتماد به نفس را به وجود آورد. از طرفی دیگر زیر دستان ممکن است بیش از حد وابسته به رهبران شوند و احتمالا نظارت بیشتری لازم شود. مدیران استبدادی دو دسته اند:
نگاه کنید به مطلب مدیریت مشارکتی راهی برای توسعه منابع انسانی
مدیریت پدرانه: در واقع نوع شدید مدیریت پدرانه همان مدیریت دیکتاتوری است اما تصمیمات به نحوی گرفته میشوند که رغبت کارکنان نیز مانند تجارت مورد توجه قرار میگیرند. به عنوان مثال؛ به این شکل که مدیر اکثر تصمیمات را به کارکنان شرح میدهد و از اینکه احتیاجات اجتماعی و تفریحی شان تامین است اطمینان حاصل میکند. این میتواند کمبود ایجاد انگیزه در کارمندان را که از سوی مدیریت استبدادی ایجاد میشود را تعدیل کند. ارتباط معمولا از بالا به پایین است، و بازخوردی که به مدیر میرسد باعث تشویق و دلگرمی مدیر میشود. این نوع مدیریت آن زمان بیشترین تاثیرخود را دارد که وفاداری را در کارمند ایجاد میکند. رهبری قشر فقیر، قدردانی از اهمیت دادن به نیازهای اجتماعی؛ عواملی هستند که این نوع مدیریت را در وابسته کردن کارکنان به مدیر شبیه مدیریت استبدادی میکنند.
مدیریت دموکراتیک: در نوع دمکراتیک مدیر به کارکنان این اجازه را میدهد تا در تصمیمگیری شرکت کنند: در اینصورت تمامی تصمیمها با موافقت اکثریت همراه خواهند بود. ارتباطات در هر دو جهت گسترده هستند (از کارکنان به مدیران و برعکس). این نوع مدیریت مخصوصا زمانی مفید است که بایستی تصمیمهای پیچیده ای گرفته شوند که به تعدادی امور تخصصی نیازمند هستند.
نگاه کنید به مطلب آگاهسازی و مشارکت کارکنان در سازمان
مدیریت آزاد یا عدم مخادله ای: در نوع آزاد مدیریت، نقش مدیر جنبی است و کارمندان حوزههای کاری خود را مدیریت میکنند؛ بنابراین مدیر از وظایف کنار میرود و اقدامات ناهماهنگ رخ میدهد. ارتباطات در این نوع افقی است. بدین معنی که در هر دو سو یکسان است، هرچند در قیاس با سایر انواع ارتباطات کمتری رخ میدهد. این نوع مدیریت در گروههای حرفهای و خلاق کارکنان بهترین حالت را ارایه میدهد، هرچند اکثرا عمدا رخ نمیدهد و خیلی ساده ناشی از یک مدیریت ضعیف است. این نهایتا به تضعیف تمرکز کارکنان و گم کردن هدف ختم میشود، که کم کم به نارضایتی هرچه بیشتر و تصویری ضعیف از شرکت ختم میشود.
در پایان می توانید به دوره دوره و کارگاه تیم سازی و تکنیک های کارکردن بهتر با یکدیگر مراجعه فرمایید.