کد خبر: ۴۴۳۱
تاریخ انتشار: ۱۵ مهر ۱۳۹۶ - ۰۸:۴۸

علل مقاومت کارکنان در برابر تغيير

بطور كلي علل مقاومت‌ها را به 4 دسته تقسيم مي‌كنند که عبارتند از:

علل فردي:

متغيرهاي موثر كه باعث مخالفت افراد در برابر تغييرات سازماني مي‌شود به دو دسته اصلي زير تقسيم مي‌شود:

الف) به خطر افتادن منافع شخصي: مثلا تغييرتكنولوژي و وارد كردن يك دستگاه خودكار باعث مي‌شود تا از ميزان اضافه كار فرد كم شود، بنابراين در برابرخريد وانتقال تكنولوژي ازخود واكنش نشان مي‌دهد.

ب) تغييردر نظام‌هاي روانشناختي است: مثلا تغيير درروش كار باعث مي‌شود تا فرد ترك عادت كند يا استقلال فكري آن را به خطر مي‌اندازد. بنابراين وقتي كه با مولفه‌هاي روانشناختي مخالفتي ديده مي‌شود سعي مي‌كند كه آنرا به چالش بكشد

نگاه کنید به مطلب کارکنان در مقابل تغییرات چه واکنشی نشان می‌دهند؟


علل مقاومت کارکنان در برابر تغيير


علل گروهي:

الف) به خطر افتادن روابط گروهي: مثلا تغيير در ساختار سازماني و جا به جايي واحدها ومشاغل باعث مي‌شود كه يك گروه غيررسمي ازهم پاشيده شود.

ب) بروز تنش‌ها و تعارضات گروهي: مثلا ‌تغيير در وظايف و مشاغل باعث تحريك حسادت‌ها شده و بر ميزان تنش‌هاي گروهي افزوده شود. بطورمثال در يك سازمان براي ارتقای بهره‌وري، بعضي از افراد عضو تيم بهره‌وري مي‌شوند و شايد از مزاياي مديريتي هم بهره‌مند شوند. بالطبع كاركنان بجاي همكاري در برابر اين‌ها موضع خصمانه‌اي از خودشان نشان می‌دهند.

علل سازماني:

الف) عدم اعتماد به مسئولين: مثلاتغييري خواسته مي‌شود اما كاركنان به لحاظ عدم اعتماد به مسئولين آنرا اجرا نمي‌كنند

ب) برداشت نادرست از وضعيت سازمان: مثلا سازمان مي‌خواهد تكنولوژي‌ را عوض كند اما كاركنان بر پايه برداشت خود لزومي به اين كار نمي‌بينند.

ج) تضاد منافع افراد با سازمان: مثلا تغييري تجويز مي‌شود كه كارآيي سازمان را بالا خواهد برد ولي در كنار آن سطح رفاهي كاركنان كم خواهد شد.

نگاه کنید به مطلب استراتژي تغيير نيروي انساني


علل مقاومت کارکنان در برابر تغيير


علل اجتماعي

الف) عدم تناسب يا تطابق سازمان با محيط اجتماعي: مثلا بنا به دلايلي ضمن تغيير وظايف از حقوق كاركنان يك سازمان كاسته شود و ساير سازمان‌ها حقوق‌هايشان افزوده شود و يا تصميم گرفته شود كه سازماني در سازمان ديگر ادغام شود و اين باعث شود كه آن سازمان و كاركنانش از(brand) يا عنوان ونام تجاري كه بدست آورده بودند جابجا شوند، بالطبع در برابر آن مقاومت‌هاي احتمالي را خواهند داشت.

ب) اعلام نياز جديد در جامعه: مثلا جامعه آماده برگزاري انتخابات شوراهاست ولي درسازمان‌ها تحولات برپايه مديريت جبري باشد.

نگاه کنید به مطلب مشارکت در تصمیم گیری سازمان

در پایان باید گفت که در جهت اعمال تغيير، مقاومت اجتناب‌ناپذير است.اما اين مقاومت را بايد شناخت ورفتار مناسبي هم دربرابر آن ازخود نشان داد.