موفقیت سازمانهای امروزی به طور زیادی متکی بر خلاقیت، نوآوری، کشف و اختراع است. با توجه به نیازهای موجود، سازمان ها برای ادامه حیات، به تغییر در رفتار افراد و همچنین تغییرات کارآمد در سازمان تشویق میشوند که به نظر میرسد انجام این تغییرات به شکل پیدایش افکار نو و مفید به سرعت در حال افزایش است. در میان نیروهای قدرتمند حاکم بر سازمان وموسسات؛ مشارکت یکی از عوامل حیات بخش پویایی، طراوت و بهرهوری در سازمانها است.
تحقیقات پیرامون مدیریت سازمان ها نشان میدهد سازمان هایی که به سوی ارتقای نیروی انسانی خود پیش میروند و مشارکت و همفکری نیروی انسانی خود را در امور سازمانی میطلبند، به مراتب از همافزایی بیشتری نسبت به سازمانهای ایستا و سنتی برخوردارند. سازمان های برتر دنیا با بهرهگیری از نظام های نوین مدیریتی و بهرهوری که بر مشارکت کارکنان و بهرهگیری از نظامند از تواناییها استوارند پیشتازان صحنه رقابت جهانی به شمار میروند.
نظام مدیریت مشارکتی یکی از نظام های مدیریتی پویاست که نقش مهمی در توسعه منابع انسانی و در نتیجه در فرایند توسعه دارد، این نظام مدیریتی به عنوان یک نظام مطلوب و کارآمد هم از لحاظ نظری و هم از لحاظ عملی آزمونهای موفق خود را گذارنده است و هم اکنون در کشورهای پیشر فته و نیز کشورهای در حال توسعه مورد استفاده بوده و از جایگاه مناسبی برخوردار است.
مدیریت مشارکتی در معنا عبارت است از دخالت دادن کارکنان ردههای مختلف سازمان در فرایند تبیین مشکل و تجزیه و تحلیل موقعیت و دستیابی به راهحلها به طوری که کارکنان در دستیابی به راه حلها قدرت تصمیمگیری داشته و با سرپرستان و روسای خود همفکری کنند. در عمل حداقل باید در چهار زمینه اصلی مشارکت وجود داشته باشد تا به آن مدیریت مشارکتی اطلاق گردد.
1. کارکنان بتوانند در تعیین هدف مشارکت داشته باشند.
2. آنها بتوانند در تصمیمسازی مشارکت کنند یعنی از میان گزینههای مختلف یکی را انتخاب کنند.
3. کارکنان در حل مشکلات مشارکت کنند، فرایندی که شامل تعریف مشکل یا مساله و ارائه راهحلهای عملیاتی و انتخاب از میان آنهاست.
4. مشارکت میتواند در امر ایجاد تغییر در سازمان باشد( فعالیت های توسعه ای سازمان).
بنابراین کارکنان می توانند در یک و یا تمامی زمینه های فوق مشارکت نمایند. مشارکت در زمینههای یادشده میتواند در سه سطح عمده صورت بگیرد:
در پایان باید گفت که مزایای مدیریت مشارکتی چند جانبه است و همه ارکان سازمان را تقویت مینمایند. بهرهمندی نیروی انسانی از مزیتهای مادی و معنوی آن موجب استمرار و پویایی این شیوه مدیریت و توسعه کمی و کیفی سازمانها میشود، مشارکت به شکوفایی قوه خلاقیت و نوآوری کارکنان کمک مینماید و به تدریج جستجوی روشهای نو و ابتکاری بین افرادتعمیم مییابد.