همه میدانیم که شغل یک فردی چیزی بیشتر از کارها و فعالیتهای مشخص مثل تایپ، ارائه گزارش و ... است که فرد انجام میدهد و مستلزم ارتباط با همکاران، مافوق، ارباب رجوع و .. است و شاید قوانین و مقررات سازمان نیز در این میان بیتاثیر نباشد و عواملی از این دست که فرد در محیط کاری با آن رو به روست که ممکن است به سلامت و بیماری افراد شاغل ارتباط داشته باشد. به گزارش سازمان بینالمللی کار در سال 2000 از هر سه نفر یک نفر درگیر تعارضات بین کار و خانواده به عنوان یکی از بزرگترین مشکلات در زندگی میشود که در نهایت به رضایت یا عدم رضایت فرد به شغلش منتهی میگردد.
اما فرسودگی شغلی به چه معناست؟ برای فرسودگی شغلی عنوانها و معادلهای مختلفی در نظر میگیرند مانند تحلیل رفتگی یا دلزدگی از کار و .. بنابراین تعریف واحد و جامعی وجود ندارد اما در نتیجه همه آنها یک چیز مشخص است و آن از دست رفتن انگیزه و اشتیاق و در نهایت کاهش عملکرد و بهرهوری است که از این اتفاق از انجام کار مداوم و استرس و خستگی ناشی از آن به وجود میآید و به سبک زندگی و ساعت استراحت یا خارج از کار فرد نیز منتقل میشود.
تحقیقات نشان میدهد که تاثیر این اتفاق و فشار روانی حاصل از آن میتواند به صورت جسمی و روانی تجلی پیدا کند و اگر این فشار روانی برای مدت زمانی طولانی ادامهدار باشد ممکن است زمینهساز بیماریهای جسمی و یا هیجانی شود و حتی در صورتی که فرد یک شغل مناسب و رضایت بخش دارد به مرور زمان تبدیل به نارضایتی شده و فرد را وارد چرخه فرسودگی شغلی نماید
اما دلیل اصلی فرسودگی شغلی را شاید بتوان به تحمل فشار روانی ناشی از کار به مدت طولانی مدت ربط داد که به تدریج انرژی و توان فرد را گرفته و او را وارد چرخه فرسودگی میکند پس بایستی آنها را شناسایی و نسبت به رفع آن ها اقدامات مناسبی را انجام دهیم.
در این راستا فرسودگی شغلی با کاهش شور و شوق در انجام وظایف شغلیاش نمود پیدا میکند و بعد از عوارضی بروز پیدا میکند که به برخی از آنها اشاره مینماییم:
به طور کلی باید گفت که فرسودگی شغلی موضوعی است که در سالهای اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته و تحقیقات زیادی هم به این موضوع اشاره دارند که بسیاری از سازمانها به این عارضه مبتلا هستند؛ بنابراین سازمانهایی که سبک کاریشان بیشتر ملاحظه کارانه است مانند محیطهای بانکی بیشتر کارکنان خود را در معرض این اتفاق قرار میدهند و به طور کلی در سازمانهایی که رفتارهای ملاحظهگرانه زیاد میشود و رفتارهای گرم و عاطفی کمتر به چشم میخورد زمینه را برای فرسودگی شغلی به شدت آماده میکنند.