برای نیازسنجی تکنیکهای بسیاری وجود دارد ولی مهمترین آنان مبتنی بر حل مسئله و مسئله محوراست که توجه به آن ها ضروری است
اكثر اوقات ما عادت كردهايم كه بدون شناخت كافي از نيازها و مشكلات سازمان برنامههايي را براي آنها تدارك ببينيم و در اجراي برنامهها نيز به شكل دستوري، آمرانه عمل كنيم، در نتيجه برنامهها موفقيت مورد انتظار را نخواهند داشت. نياز سنجي، روشي است كه توسط آن، نيازها يا به عبارت ديگر مسايل و مشكلات سازمانی به طور واقعي از نزديك بررسي و شناسايي ميكنيم.
تكنيكهاي مسئله محور از مجموعه تكنيك هاي نيازسنجي، عمدتا ناظر بر شناسایي مشكلات فردي و مشكلات موجود در سازمان و شرکتها ميباشد كه ممكن است كارآيي يك سازمان را كاهش دهد در اين گروه چهار تكنيك معرفي شده است.
1- تكنيك رويداد مهم (Critical Incident)
در اين تكنيك، فرض بر اين است كه رويدادهاي درون سازمان به عملكرد مثبت و يا منفي كاركنان مربوط ميشود. از اينرو با شناسائي عملكرد كاركنان برجسته و ضعيف، كوشش ميشود عملكرد هاي برجسته از طريق آموزش به ديگر كاركنان تعميم يابد و عملكردهاي ضعيف حذف شود. در اين تكنيك در واقع فاصله عملكرد كاركنان برجسته و ضعيف نيازي ميباشد كه بايد براي افزايش كارآيي سازمان برطرف گردد.
2- تكنيك درخت خطا (Fault Tree)
اين تكنيك بيشتر با محاسبات رياضي همراه است و به نوعي تحقيق در عمليات سازمان محسوب ميشود. در اين تكنيك احاطه به كل سيستم و ارزيابي درون داده ها و عمليات و بازده ها ضروري است لذا هر گونه تغييرات و يا تصميمگيري كه محصول تحقيق در عمليات سيستم ميباشد و لازم است براي افزايش كارآئي مورد نظر قرار گيرد به عنوان نياز محسوب ميشود.
3- تكنيك آزمون وظايف كليدي(Key Tasks Assessment)
در اين تكنيك با انجام آزمون از كاركنان درباره وظايف شغلي آنها ميزان سئوالاتي كه از سوي پاسخگويان جواب داده نشده است به عنوان نياز مطرح ميشود كه بايد براي رفع آن كوشش شود.
4- تكنيك تجزيه و تحليل شغل ( Job Analysis )
در اين تكنيك از طريق مشاهده ، مصاحبه با كاركنان و سرپرستان و بررسي اطلاعات مربوط به شرح شغل، وظايف شغلي كاركنان به روشني تجزيه و تحليل و شناسائي ميگردد. فاصله توانمندي موجود كاركنان با مهارت هاي لازم براي انجام شرح وظايف شغلي به عنوان نياز آموزشي در نظر گرفته ميشود. تكنيك تجزيه و تحليل شغل، سابقه طولاني دارد و به لحاظ ساده بودن سال هاست كه براي استخدام و آموزش كاركنان از آن استفاده ميشود. اين تكنيك براي كاركنان حرفهاي مثل نظام سلامت تكنيك نسبتا مناسبي ميباشد.
نتیجه گیری:
این تکنیک ها همانگونه که از اسمشان پیداست، در صدد مشخص کردن نقاط ضعف و مسائل و مشکلات سازمان و یا کاستی های موجود در عملکرد افراد هستند تا براساس شناسایی این مسائل و معضلات و پیشنهاد اقدامات اصلاحی، راندمان و بازده کلی سازمان و افراد را افزایش دهند.