ضرورت مربیگری در سازمانها:
روشهای سنتی آموزش دیگر کارآمد نیستند و بسیاری از آموزش دهندگان در جستجوی روشهایی که موجب توسعه همه جانبه اهداف آموزشی علاوه بر کسب دانش هستند، زیرا که آموزش فرایند پیچیدهای است که هرگونه ساده نگری در مورد آن میتواند منجر به هدر رفتن نیروها و امکانات شود و تلاشها را با شکست مواجه سازد، بنابراین توسعه آموزش و ایجا تحول در آن نیازمند شناخت فرایند آموزش و آگاهی از شیوههای نوین اجرایی مانند مربیگری است.
مفهوم مربیگری:
واژه مربی از کوکس (kocs) به معنای روستایی در کشور مجارستان که در آنجا کالسکههای با کیفیت بسیار عالی و گران قیمت تولید میشده است نشات گرفته است، اگر چه تعاریف متعددی از این مفهوم وجود دارد، اما شاید بتوان وجوه مشترکی را در تعاریف برای آن یافت، در مجموع مربیگری فرایندی است که طی آن فرد اول در نقش مربی زمینه یادگیری فرد دوم را برای بهبود عملکرد و موفقیت شغلی اش از طریق رشد قابلیتهای کلیدی مانند مهارت حل مسئله فراهم میآورد، به گونهای که فرد دوم بعد از آن بتواند به صورت مستقل با بهرهگیری از آن قابلیتها با ایجاد شرایط لازم برای موفقیتش دست یابد، البته مربیگری می تواند به صورت گروهی هم انجام شود.
ویژگیهای مربیگری:
ویژگی های اصلی و اساسی فعالیت های مربیگری که به طور عمده، مورد توافق اکثر مربیان حرفهای است عبارت است از:
- به افراد درباره نقاط قوت و کاستیهای آن ها بازخور می دهد.
- بر بهبود عملکرد و ارتقای مهارت های فردی متمرکز است.
- فعالیت های مربیگری شامل اهداف فردی و سازمانی است.
- بر این فرض استوار است که افراد خودآگاه هستند، یا میتوانند به خود آگاهی دست یابند.
- یک مربی منحصر به توسعه منابع انسانی نیست و در بسیاری از حوزه ها کاربرد دارد.
- یک مربی روی نقاط قوت افراد تمرکز دارد و سعی در شناسایی پتانسیل های بالقوه افراد دارد
مربیگری؛ مدیریت استعدادها:
مربیگری کلید اصلی توسعه و بهبود استعدادها و به فعلیت رساندن استعدادهای بالقوه است، مربی افراد را تشویق میکند که به جای توجه به نقاط ضعف و کمبودهایی که دارند، بر نقاط قوت خود متمرکز شوند و این در تضاد با دیدگاه سنتی است، دیدگاهی که به افراد توصیه میکند تا نقاط ضعف خود را بشناسند و آنها را بر طرف کند، در مقابل، تاکید بر نقاط قوت افراد باعث کاهش ترک اختیاری کار و افزایش بهرهوری و رضایت مشتریان می شود.
نکات کلیدی در مربیگری اثربخش:
اگر مدیری میخواهد به خوبی و اثرگذار نقش یک مربی را به عهده بگیرند، باید به پنج نکته مهم توجه کنند:
1- به مسائل و مشکلات کارکنان توجه نشان دهند و سعی کنند که آن ها را درک کنند، اگر چه این مشکلات به نظر کوچک و پیش پا افتاده باشند؛
2- از سعی و تلاش کارکنان قدردانی کنند، اگر چه ممکن است بعد از یک کار طولانی، سازمان به اهداف خود دست نیابد، ولی مدیر باید سپاسگذار تلاش کارکنان خود باشد؛
3- نظرات کارکنان را جویا شوند و آن ها را درگیر کار کنند. این روش سبب رشد خلاقیت در کارکنان میشود؛
4- به کارکنان کمک کنند که برای ایجاد تغییر در خود، طرح و نقشهای داشته باشند تا کمتر تحت تاثیر استرس در محل کار و زندگی قرار گیرند و بهرهوری خود را افزایش دهند؛
5- از کارکنان بپرسند که کدام یک از اهداف
و فعالیتهای سازمان از نظر آنان مهم هستند و به کدام یک میتوانند متعهد باشند،
زیرا کارکنان بر اموری بیشتر متمرکز میشوند که کنترل بیشتری بر آنها دارند.
نتیجهگیری:
امروزه بیش از هر زمانی نیاز است که مدیران در همه سطوح و به طور واقعی درگیر مربیگری کارکنان خود شوند، به ویژه در شرایط بحرانی که بر همه جوامع و سازمان ها تاثیر گذاشته است. اکنون مدیران باید بدانند چه عواملی بر بهرهوری تاثیر دارند و چگونه اثرات آنها را میتوان مربیگری کرد؛ مدیران به عنوان مربی باید بتوانند اهداف فرد را در راستای استراتژی سازمانی قرار دهند، با تاکید بر نقاط قوت در آنها احساس مسئولیت برای رشد، پیشرفت و به فعلیت رساندن استعدادها و پتانسیل ها و یادگیری بیشتر بیدار کنند و در نتیجه بهرهوری آنان را بالا ببرند.
در بخش بعدی در مورد تحلیل سمیتئاتر اجرای مربی گری "شرکت پدیده تبار" بحث خواهد شد.همراه باشید.