تكنولوژي يكي از حوزههاي كاوش نشده در علوم اجتماعي است. اين خلاء با توجه به اهميت بنيادين تكنولوژي براي زندگي انسان شگفتآور است
امروزه بسیاری از فناوریها در نتیجه پژوهش به دست میآیند
و پژوهشگاههای فناوری زیادی در سراسر جهان بر پا شدهاست. تکنولوژی به معنای اصلی
حداکثر استفاده از کمترین امکانات موجود میباشد، تکنولوژی شیوه و شگرد ساخت و کاربرد ابزار، دستگاهها،
مادهها و فرایندهایی است که گره گشای دشواریهای انسان است. فناوری یک فعالیت
انسانی است و از همین رو، هم از دانش و هم از مهندسی دیرینه تر است.
فناوری همان تسلط و تبحر انجام کار است، فناوری
توانایی انجام کار در تمامی سطوح و زمینهها است. یعنی طراحی، ساخت، استفاده،
تعمیر و نگهداری و تحقیق و توسعه و غیره میباشد.
انسان و ظهور تکنولوژی
نخستين تكنولوژي آتش بود، آتش اولين
وسيلهاي بود كه انسان به كمك آن ميتوانست نه تنها با جهان سازگار شود بلكه جهان
را تغيير نيز دهد، استفاده از همين اولين تكنولوژي بود كه انسانها را از حيوانات
متمايز كرد. اكنون انسان ميتوانست آلياژهايي همچون مفرغ از فلزات پايهي مس و قلع
بسازد ميتوانست انواع ظرف، اسلحه، انواع و اقسام ابزارها را بسازد، نكتهي اصلي
تكنولوژي در واقع همين است، ساختن چيزها براي به كاربردنشان ماهيت فايده طلبانه
و ابزاري تكنولوژي براي فهم مقدماتي تكنولوژي بسيار مهم است.
تعريفي كه ميتوانيم از تكنولوژي به معناي
بسيار مقدماتياش بدهيم اين است، ساختن مواد و ابزارها براي سازگاري با طبيعت و
تغيير آن، انسان پس از آن كه به قدرت تكنولوژي پيبرد، از امكان برآورده ساختن
نيازهاي گوناگون خود نيز آگاه گشت، براي مثال يكي از ابتداييترين اين نيازها حمل
و نقل بوده است، در آغاز انسانها فقط ميتوانستند راه بروند و اشيا را با دست حمل
كنند، اما بعد نابغهاي ناشناخته چرخ را اختراع كرد. با اين پيشرفت جديد
تكنولوژيك، يعني چرخ، مردم اكنون راه بسيار مؤثرتري براي جابهجايي اشيا و نيز
خودشان يافته بودند. به اين ترتيب يك نياز به اختراع يك تكنولوژي جديد انجاميد و
ويژگيهاي بديع اين تكنولوژي جديد نيز باعث تداول آن در بيشتر نقاط جهان گرديد.
با اين همه، شماري از تمدنها هرگز چرخ
را اختراع نكردند. ماياها كه در جايي ميزيستند كه امروزه آمريكاي مركزي ناميده ميشود،
هرگز با چرخ آشنا نبودند. ميتوانيد تفاوت چشمگير توسعهي تمدنهاي بهرهمند و
تمدنهاي بيبهره از چرخ را مطالعه كنيد. اين را كه چرا ماياها به طور جداگانه چرخ
را اختراع نكردند نميدانيم، اما انزواي ماياها از ساير نقاط جهان به اين معنا بود
كه آنان هرگز به اين تكنولوژي انقلابي دسترسي نداشته بودند. در ديگر تمدنهاي
بزرگ، مانند مصر و بينالنهرين، استفاده از چرخ رواج يافت و به اين ترتيب تأثيري
عميق بر توسعه و تكامل جامعه گذاشت.
در اينجا تمايز ديگري نمايان ميشود كه
براي درك درست ماهيت تكنولوژي بسيار مهم است. لازم است بين اختراع تكنولوژي جديد و
انتشار يا رواج آن در ميان مردمان ديگر و ساير نقاط جهان تمايز قائل شويم.
بنابراين رواج فرهنگ به امري كانوني براي توسعهي تكنولوژي كاربران تبديل ميشود.
اين شايد نكتهاي بديهي بنمايد ولي همان گونه كه بعداً خواهيم ديد رواج، اساس
مفهوم تكنولوژي است. تمايز ميان اختراع و رواج، امروزه درست به اندازهي هزاران
سال پيش معنادار است.