فعالیت های حیاتی یک مدیر موفق
ابتدایی ترین و مهمترین مهارت کلیدی که یک مدیر باید داشته باشد مهارت برنامه ریزی است زیرا که یک مدیر با برنامه خیلی بهتر می تواند منابع خود را مدیریت کند و اتفاقات آینده را پیش بینی کرده و عکس العمل خوبی نسبت به آن داشته باشد ، در حالی که یک مدیر بی برنامه با بی برنامه گیری خود هم موجب هدر رفتن منابع سازمان و هم موجب دست نیافتن سازمان به اهداف خود می باشد. طبق قانون موفقیت در مدیریت هر مدیر باید افکار و برنامه های خود را روی کاغذ بیاورد و اهداف و برنامه های خود را دقیقا با جزئیات روشن سازد و بر اساس آن عمل کند، در این صورت هم اینکه از اهداف خود منحرف نمی شود و پیوسته برای دستیابی به هدف مصمم خواهد بود.
در گام بعد یک مدیر باید بتواند سازمان یافته عمل کند یعنی منابع سازمان اعم از افراد ، امکانات و ... را جمع آوری کرده و برای دست یابی به اهداف سازمان به طور موثری به کار گیرد، مدیرانی که به این مهارت مسلط هستند بسیار هماهنگ عمل کرده و در دستیابی به اهداف دچار تردید نمی شوند و حتی می توانند وظایف و مسئولیت های پیچیده تری را نیز به عهده بگیرند.
سومین فعالیت مهم و حیاتی مدیران موفق بحث استخدام نیرو و منابع انسانی است به صورتی که آنها افرادی را انتخاب می کنند که متناسب با نیازها و اهداف مورد نظرشان باشد و هدف محور عمل می‌کنند و از اینکه یک فرد هر چند قوی را در جایی که استفاده ای ندارد و برعکس به شدت دوری می‌کنند، شاید شنیده باشید که فلان مدیر بابت تصمیم اشتباه در انتخاب یا یک تصمیم اشتباه به سازمان خسارت جبران ناپذیری وارد ساخته است، لذا یادبگیرم که از افرادی استفاده کنیم که منجر به دستیابی به اهداف می شود.
در گام بعد یک مدیر موفق کسی است که بر کارها مسلط و به تفویض اختیار اعتقاد دارد، اینکه یک مدیر بر کارها مسلط باشد یعنی اینکه اهداف مسئولیت ها و وظایف و حتی معیارهای لازم را مشخص کرده و بر اساس آن به کنترل و نظارت افراد می پردازد و همچنین وقتی می بیند که فردی توانایی انجام کاری را به تنهایی دارد و نیازی نیست که خودش روی آن کار وقت بذارد آن را تفویض کرده و سعی میکند به حداکثر کارایی از خود و زیردستان دست یابد.
یکی از مواد دیگری که یک مدیر باید انجام دهد این است که معیارهای شفاف و دقیقی را برای ارزیابی عملکرد کارکنان داشته باشد، زیرا که چیزی که قابل رویت نباشد قابل اندازه گیری نیست، پس سعی کنید همه کارها را با عدد مشخص سازند و زیرا که اعداد قابل اندازه گیری و حتی تصمیم گیری هستند.
نتیجه گیری:
به عنوان یک مدیر سعی کنید که فعالیت های حیاتی فوق را جدی بگیرید و با برنامه ریزی، سازماندهی، استخدام، تعیین معیارهای شفا جهت ارزیابی عملکرد کارکنان، سازمان را دست یابی به اهداف و پیشرفت مداوم هدایت کنید.
