هر آگهی یا تبلیغ تجاری برای این که بتواند مخاطب را به سوی محتوای پیام
خود جلب کند نیازمند جاذبه تبلیغاتی است. در واقع در میان انبوه پیام های
تبلیغاتی، تنها پیام هایی تاثیرگذارند که دارای جذابیتی برای مخاطب باشند. مدیرانبازاریابیباید
تلاش کنند تا بین پیام تبلیغاتی خود و جذابیتی که برای آن پیام انتخاب مینمایند و
همچنین مشتریان هدف یک ارتباط معناداری ایجاد کنند. متداولترین جاذبههایی که در پیامهای تبلیغاتی مورد استفاده قرار
میگیرد عبارتاند از:
1. جاذبه منطقی:
تبلیغ دهنده باید به دنبال جاذبه یا مطلبی باشد که پاسخ مورد انتظار او را به دنبال داشته باشد. یکی از راههای حصول این هدف از طریق بهرهگیری از جاذبههای منطقی است که به دلبستگیهای شخصی مخاطبان هدف، مربوط میشود. جاذبههای منطقی نشان میدهد که کالا، منافع و مزایای مورد انتظار را در بردارد. پیامهایی که کیفیت، صرفهجویی، فایده و کاربرد کالا را نشان میدهد از جمله پیامهایی اند که در آنها از جاذبههای منطقی استفاده شده است. در جاذبه منطقی به طور مشخص و صریح مزایای کالا، خود کالا، ویژگیهای آن و ... عنوان میگردد و از پرداختن به مسائل و موضوعهای حاشیهای خودداری میشود. عمدهترین دغدغه ارائهکننده تبلیغ این است که ذهن مخاطب را به خود کالا و خدماتی که فراهم میآورد جلب کند و از پرداختن به حواشی و تحریک احساسات افراد خودداری میکند. در مورد کالاهایی که خریدار علاقمند به دانستن جزئیات فنی و نحوه کارکرد آن میباشد، این نوع جاذبه مناسب به نظر میرسد.
2. جاذبه احساسی:
در مقابل تبلیغ با جاذبه منطقی، تبلیغ با جاذبه احساسی قرار دارد. در تبلیغ با جاذبه احساسی برخلاف جاذبه منطقی، سعی در تحریک احساسات فرد و برانگیختگی آن و رسیدن به مقصود از این طریق است. در برخی از کتابهای تبلیغات، تبلیغ یا جاذبه خنده و یا جاذبه ترس را زیرمجموعه تبلیغ یا جاذبه احساسات میدانند و در برخی از کتابها آنها را مستقلا در نظر میگیرند. هدف تبلیغ یا جاذبه احساسات، عبارت است از ایجاد و برقراری ارتباط بین کالا و مصرفکننده، که آن را استراتژی اتصال نیز میگویند. تبلیغ با جاذبه احساسات، احتمال درک بهتر پیام را برای مخاطب فراهم میآورد و بیشتر در ذهن مخاطب حک شده و باقی میماند و فرد را بیشتر با کالا درگیر میکند. تبلیغ با جاذبه احساسات در عینحال که ممکن است اثر بهتری بر روی فرد بگذارد، با این همه نمیتوان از طریق آن اطلاعات مفید و کافی و مناسبی را در خصوص کالا به مخاطب انتقال داد.
3. جاذبه خنده و طنز:
تبلیغ با جاذبه خنده و یا جاذبه ترس هر دو زیرمجموعه تبلیغ با جاذبه احساسات است و یا به تعبیری تبلیغ احساسی است. به یک اعتبار میتوان گفت تبلیغاتی که با محتوای خنده ارائه میشود در نقطه مقابل تبلیغاتی است که با محتوای ترس ارائه میشود. تبلیغاتی که با محتوای خنده ارائه میشود، در زمره تبلیغاتی است که بهتر از همه شهرت یافته و در بین تبلیغاتی که به نمایش در میآید بیشتر از بقیه به یاد میماند و در مورد آن صحبت میشود. متخصصان تبلیغات برای استفاده از تبلیغ با محتوای خنده دلایل چندی دارند و از جمله اینکه پیامهای مفرح و خندهآور در جلب و جذب توجه مشتری و ایجاد تمایل او، نسبت به تبلیغات جدی، اثربخشتر به نظر میرسد. این نوع تبلیغ همچنین با تغیر نگرش و ایجاد احساس مثبت در مخاطب، اثربخشی پیام را افزایش میدهد. این روحیه و احساس مثبت نه تنها تمایل و علاقه مخاطب را به تبلیغ بیشتر میکند بلکه گرایش و احساس او را به کالاها یا خدمات شرکت ما شدت میبخشد. همچنین عنوان میشود که تبلیغ با جاذبه خنده از یک جهت دیگر نیز اثربخش به نظر میرسد و آن عبارت است از این که از آن جایی که خنده ذهن افراد را به خود معطوف میکند از این رو احتمال اینکه مخاطب را به انتقاد در مقابل تبلیغ بکشاند کمتر میکند.
درعینحال که موارد بالا، دلایل موجه و خوبی برای استفاده از عامل خنده و طنز در تبلیغ ارائه میکند، اما عدهای از کارشناسان بازاریابی و متخصصان تبلیغ اعتقاد چندانی به این نوع تبلیغات ندارند. بسیاری از متخصصان معتقدند درعینحال که تبلیغ با محتوای خنده در جلب نظر مشتری به پیام تبلیغاتی بسیار اثربخش است، اما این جلب نظر به بهای از دست رفتن محتوای پیام تمام میشود. همواره این نگرانی وجود دارد که عامل خنده ممکن است که ذهن مخاطب را از مارک کالا، خود کالا و ویژگیهای مورد نظر ما دور کند و توجه او را معطوف به موقعیت خنده و یا فردی که عامل خنده است کند. البته تدوین و تهیه تبلیغ اثربخش با جاذبه خنده بسیار دشوار است و در نهایت ممکن است تبلیغی تهیه شود که درک آن برای عمده مخاطبان نامأنوس و مشکل است. بنابراین بسیاری از متخصصان تبلیغات ترجیح میدهند که به جای استفاده از تبلیغ با محتوای خنده، از تبلیغ با محتوای منطقی و عقلایی که بر روی ویژگیهای کالا و نکات عمده و اصلی تمرکز دارد استفاده کنند. از این رو دلایل متعددی، هم در تأیید و هم برضد تبلیغ با محتوای خنده وجود دارد و بدیهی است که برای هر کالایی نمی توان از چنین تبلیغی استفاده کرد.
4. جاذبه ترس:
همان طور که عنوان شد، تبلیغاتی که با محتوای ترس ارائه میشود، در نقطه مقابل تبلیغاتی است که با محتوای خنده ارائه میشود. بازاریابان برخی از مواقع، در پیامهای تبلیغاتی از جاذبه ترس استفاده میکنند که تا از این طریق در مخاطب، نگرانی به وجود آورند و آنها را تحریک به انجام و یا عدم انجام کاری کنند. این کار با شیوههای زیادی میتواند انجام گیرد. برخی ازتبلیغاتبه مخاطرات فیزیکی و جسمی و یا سایر عواقب منفی که ممکن است در صورت عدم تغییر نگرش فرد رخ دهد، اشاره میکند. پیامهای ترسآور همچنین ممکن است بدین صورت عمل کند که اگر فرد رفتار خاصی را اتخاذ نکند ممکن است به پیامدهای بدی مبتلا شود. پیامهای ترسآور به یک طریق دیگر نیز ممکن است عمل کند بدین صورت که اگر فرد یک کالا و یا خدمات را استفاده نکند، ممکن است از سوی جامعه و یا دوستان طرد شود. اصولاً عملکرد تبلیغات با جاذبه ترس به صورت سلبی است. به این ترتیب که نشان میدهد استفاده یا عدم استفاده از کالا یا خدمات خاص و یا عدم تغییر رفتار و یا نگرش نسبت به موضوعی خاص ممکن است انواع خطرات اعم از خطرات مالی، اجتماعی، ایمنی و ... را برای فرد به همراه داشته باشد.
۵-جاذبه اخلاقی:
یکی دیگر از انواع جاذبهها، جاذبه اخلاقی است. این نوع جاذبه درباره درست یا غلط بودن چیزی تکیه میکند. از جاذبه اخلاقی وقتی استفاده میشود که هدف، وادار کردن مردم به حمایت و طرفداری از پارهای از مسائل اجتماعی است. شما با توجه به نوع محصول یا خدمتی که ارائه می دهید و همچنین هدف تبلیغ و گروه سنی که مخاطبانتان هستند، باید از جاذبه های یاد شده در محتوای تبلیغتان استفاده نمایید.