کد خبر: ۳۵۰۹
تاریخ انتشار: ۱۵ مهر ۱۳۹۵ - ۰۸:۳۶
پدیده تبار

تکنیک‌های کاربردی در کسب و کار- بخش چهارم

دانش در مدل «آدکار»

"دانش" سومین عنصر مدل آدکار و نشانگر نحوه‌ی اعمال تغییر است. 

دانش عبارت است از:

  • آموزش مهارتها و رفتارهای نیازمند تغییر
  • اطلاعات کامل و به تفصیل در مورد نخوه‌ی استفاده از فرایندها، سیستمها، و ابزار جدید
  • درک صحیح نقشها و مسئولیتهای جدید مربوط به یک تغییر

وقتی یک فرد آگاهی لازم از نیاز به تغییر را داشت و میل و رغبت لازم برای حمایت و شرکت در اعمال تغییر را در خود ببیند، دانش سومین عامل لازم برای درک تغییر خواهد بود.

عوامل مؤثر در روند موفقیت آمیز کسب دانش در مدل آدکار هستند:

عامل 1: سطح دانش فعلی هر یک از افراد

عامل 2: ظرفیت و توانایی فرد در زمینه‌ی فراگیری

عامل 3: منابع قابل دسترس برای یادگیری و آموزش

عامل 4: وجود یا دسترسی به دانش مورد نیاز

عامل 1- سطح دانش فعلی هر یک از افراد

در مورد بعضی از تغییرات، افراد علم کافی را از قبل دارا هستند. در موارد دیگر (مانند قضیه‌ی فروشندگان در شرکت سازنده‌ی قطعات کامپیوتر، کمبود و نارسایی علم مورد نیاز کاملاً به چشم می‌خورد. میزان کمبود و یا تفاوت سطح علمی فعلی یک فرد و سطح علمی مورد نظر برای اعمال تغییر، درصد موفقیت افراد در یک تحول را متأثر می‌سازد. سطح علمی فعلی هر فرد، به میزان تحصیلات و تجربیات کاری او بستگی دارد.

عامل 2- توانایی فرد در زمینه‌ی یادگیری

علاوه بر این کمبود و نارسایی علمی، ظرفیت افراد نیز قابل بررسی است. بعضی به راحتی اطلاعات تازه را فرا می‌گیرند و این در حالی است که بعضی دیگر در یادگیری سیستمها و روشهای جدید با مشکل روبه‌رو هستند. به طور مثال، بعضی افراد مفاهیم جدید را به سرعت فراگرفته اما در یادگیری مهارتهای فنی خیلی موفق نیستند. حال آنکه برای بسیاری، یادگیری و به خاطر سپردن اطلاعات جدید مشکل ساز است. ما همان طور که می‌توانیم تفاوتهای یادگیری دانش آموزان را در مدارس ملاحظه کنیم، می‌توانیم انتظار داشته باشیم که فرایند یادگیری بزرگسالان هم تفاوتهایی وجود داشته باشد.

عامل 3- منابع موجود برای یادگیری و آموزش

سومین عامل مؤثر در کسب دانش مورد نیاز برای اعمال تغییر، وجود منابع برای یادگیری و آموزش مهارتها است. در محیط کار، ظرفیت این منابع در میان شرکتهای مختلف، متفاوت است. بعضی از شرکتها از بودجه و منافع کافی برای آموزش کارمندان خود برخوردارند و بعضی دیگر برای ایجاد و فراهم سازی آموزشهای پایه، در هنگام اعمال تغییر، با مشکلات عدیده‌ای روبه‌رو می‌شوند. منظور از منابع، دسترسی به متخصصان و استادان مربوطه، امکانات تدریس، کتابها، لوازم و تجهیزات سیستمهای مورد استفاده‌ی دانش آموزان، و تأمین و حمایت مالی به منظور اجرای برنامه‌های آموزشی است.

عامل4- وجود یا دسترسی به دانش مورد نیاز

در مورد بعضی از تغییرات دلخواه، دانش مورد نظر موجود نیست ویا دسترسی به آن وجود ندارد. بنا به موقعیت جغرافیایی هر شرکت، دسترسی و کسب دانش مورد نیاز برخی اوقات خود یک مشکل محسوب می‌شود. در بعضی نقاط دنیا دسترسی به مؤسسات آموزشی و یا متخصصان بسیار مشکل است. همچنین سازمانهایی که به اینترنت دسترسی ندارند، از محدودیتهایی رنج می‌برند. در برخی تغییرات، دانش لازم وجود ندارد و یا اینکه کامل نیست. مثلاً تغییراتی که گاهاً در حوزه‌ی کاری مهندسان و تکنسینها انجام می‌شود، قابل اجرا نیستند چرا که اطلاعات و دانش مورد نیاز برای اعمال این تغییرات هنوز وجود ندارد. در علم پزشکی یا مهندسی و بعضی دیگر از علوم، پیشرفت روزبه‌روز صورت می‌گیرد، پس با دسترسی به علم جدید و پیشرفته، تغییرات هم به تدریج اجرایی می‌شوند.

خلاصه

آمیزه‌ای از چندین عامل، میزان دسترسی ما را به علم و دانش مکفی رقم می‌زند. این عوامل عبارتند از:

  • سطح علمی فعلی ما
  • ظرفیت یادگیری ما
  • میزان دسترسی به منابع
  • دسترسی به اطلاعات مورد نیاز

"دانش"، سومین رکن مدل آدکار، اصلی لازم برای اعمال یک تغییر، در سطح فردی و چه در سطح سازمانی است. درک نحوه‌ی اعمال تغییر، در بعضی موارد بسیار ساده و در مواردی دیگر تحولی عظیم در شیوه‌ی تفکر افراد محسوب می‌شود.

اما آیا دانش و علم کافی به طور خودکار ما را توانمند می‌سازد؟ این طرز فکر اغلب مدیران کسب و کاری است که برنامه‌های آموزشی را اصلی ترین ابزار مدیریت تغییر خود قرار داده‌اند. "دانش" لازم برای اجرای یک تغییر و "توانمندی" انجام آن، لزوماً یکی نیستند. اما تحت چه شرایطی (مانند موردکاوی اتحادیه‌ی هتل‌های "گرین") دانش کار به نحوی خودکار، به توانایی انجام کار مبدل می‌شود؟

منبع: آدکار