کد خبر: ۳۴۹۸
تاریخ انتشار: ۱۳ مهر ۱۳۹۵ - ۰۹:۰۲
پدیده تبار

تکنیک‌های کاربردی در کسب و کار- بخش سوم

تمایل در مدل «آدکار»
تمایل دومین عنصر مدل "آدکار" است که انگیزه و انتخاب نهایی افراد را برای حمایت و شرکت در تغییر نشان می‌دهد. ایجاد تمایل در افراد، خود چالش محسوب می‌شود، چرا که میزان کنترل ما بر گزینه‌ها و تمایلات انسان‌های دیگر محدود است. بر خلاف فرایند آگاه‌سازی که می‌تواند طی مراحلی مشخص، آگاهی لازم از نیاز به تغییر را ایجاد کند، ایجاد میل و رغبت برای اعمال تغییر گذرا بوده و بنا به تعریف و کنترل مستقیم حادث نمی‌شود.


 تکنیک‌های کاربردی در کسب و کار- بخش سوم

به همین ترتیب، در محیط‌های کاری مدیران می‌توانند انواع فرایندها، برنامه‌ها، و ساختارهای سازمانی را طراحی کرده و فناوری‌ها و ارزش‌های جدید را در شرکت ترویج کنند، اما این‌ها هیچکدام نمی‌تواند کارمندان را به حمایت یا پیروی از تغییرات وادار سازد.

یکی از اشتباهات متعارف رهبران پروژه‌ها به همین مسأله بر می‌گردد. آن‌ها می‌پندارند که تنها با اجرای مرحله‌ی آگاه‌سازی، میل به تغییر را نیز در کارمندان خود ایجاد کرده‌اند. به همین خاطر مقاومت‌ها و ممانعت‌های کارمندان، آن‌ها را غافلگیر ساخته و دلیلی برای آن پیدا نمی‌کنند. درک صحیح و اساسی از عوامل مؤثر بر ایجاد میل و انگیزه در افراد، اولین گام مهم برای تحقق این عنصر کلیدی مدل آدکار است. چهار عاملی که با میزان تمایل افرادبه تغییر در ارتباط هستند:

عامل 1: طبیعت تغییر (تغییر واقعی کدام است و این تغییر چگونه آنها را تحت تأثیر قرار می‌دهد)

عامل 2: شرایط محیطی و سازمانی برای تغییر (ذهنیت افراد از یک سازمان در هنگام تغییرات)

عامل 3: موقعیت شخصی هر فرد عوامل برانگیزنده در افراد شرایط محیطی و سازمانی برای تغییر موقعیت شخصی هر فرد طبیعت تغییر ایجاد میل و انگیزه در افراد برای حمایت و مشارکت تغییر

عامل 4: عوامل برانگیزننده در افراد عوامل انگیزشی منحصر به هر فرد



 تکنیک‌های کاربردی در کسب و کار- بخش سوم

عوامل 1- طبیعت تغییر و پاسخ به سؤال "این تغییر چه نفعی برای من دارد ؟"

یک فرد یا گروهی از افراد، طبیعت هر تغییر را در مراحل متفاوت و در پاسخ به سؤالاتی مانند "تغییر واقعی کدام است ؟" و یا "این تغییر چه تأثیر بر من خواهد داشت؟" ارزیابی می‌کنند. این همان جمله‌ی معروف "چی برای من داره!!!" رایج در جامعه است که پاسخ به آن، می‌تواند تغییر را به عنوان یک موقعیت و یا تهدید معین سازد. مردم همین طور میزان گسترش و تأثیر تغییر را در میان افراد و گروه‌های مختلف یکسان و منصفانه نیابند، این می‌تواند خود به تنهایی، بهانه‌ای برای ممانعت آن‌ها از تغییر شود.

عامل 2- شرایط محیطی و سازمانی

شرایط محیطی و سازمانی، به دیدگاه فرد یا افراد در مورد"محیط اعمال تغییر" اشاره دارد. با توجه به تفاوت‌های افراد و تجربیات منحصر به فرد آن‌ها، ارزیابی موقعیت و محیط تغییر برای هر یک از آن‌ها متفاوت است. در محیط کار، این شرایط سازمانی شامل موفقیت‌های تغییرات اعمال شده‌ی قبلی در سازمان، میزان تغییرات در حال انجام فعلی، رسیدگی‌ها و تشویق‌های گذشته در خصوص تغییرات اعمال شده، و فرهنگ و ساختار خود سازمان می‌شود. کاربرد و توجه به هر یک از این موارد را نباید ناچیز و کم اهمیت تلقی کرد، چرا که گذشته و فرهنگ هر سازمانی نقش بسزایی در ایجاد انگیزه در آن سازمان بازی می‌کند.

عامل3- موقعیت شخصی هر فرد

موقعیت و زمینه‌ی فردی، سومین عامل تأثیر گذار در روند ایجاد میل به تغییر است.منظور از موقعیت‌های شخصی، جوانب مختلف زندگی هر فرد است؛ مثلاً موقعیت خانوادگی، موقعیت فردی نقش مهمی در فرایند تصمیم‌گیری هر فرد در مورد تغییر دارد. به طور مثال، موقعیت مالی یا سلامت یک نفر، ممکن است او را وادار به تصمیم‌گیری‌هایی کند که شاید در ابتدا اصلاً منطقی به نظر نرسد، اما با در نظر گرفتن وضعیت فرد، خیلی هم دور از منطق نباشند. گاهاً، یک تغییر در روابط فرد با همسر و یا فرد مورد علاقه‌اش، می‌تواند تحولی عظیم در اصول عقیدتی وی به وجود آورد. ظرفیت افراد در مقابل تغییر متفاوت است.

عامل 4- انگیزش ذاتی

انگیزه‌های ذاتی یا شخصی، چهارمین عامل انگیزه در افراداست. انگیزه‌های شخصی، ویژگی‌های اصلی و ذاتی افرادند که آن‌ها را از هم متمایز می‌سازد. این ویژگی‌های ذاتی همچون میل کمک به همنوعان و ایجاد تغییرات بزرگ در دنیا و یا اجتناب از درد و ناراحتی، بسیار زیاد و متفاوتند. بعضی از ما خواهان پیشرفت هستیم حال آنکه بعضی به دنبال رابطه‌های عمیق و ماندگارند بعضی در جستجوی احترام، مقام، و قدرت هستند و بعضی دیگر به دنبال پول و امنیت مالی. عامل برانگیزاننده‌ی هر یک از ما در هنگام تغییر و تفاوت بوده و در طیف بزرگی از انواع محرک‌ها جای می‌گیرد.

خلاصه

تمایل دومین عنصر مدل آدکار است. تمایل ما برای حمایت و شرکت در یک تغییر بر پایه‌ی عواملی استوار است:

  •  طبیعت تغییر؛ پاسخ به سؤال "این تغییر چه برای من دارد" برای هر یک از ما
  •  برداشت ما از سازمان و محیطی که در آن تغییر در حال انجام است
  • موقعیت شخصی هر کدام از ما
  • برانگیزاننده‌های شخصی (توقعات هر یک از ما از تغییر موجود برای کسب موفقیت)

آمیزه‌ا‌ی از این عوامل، رفتارهای گوناگون ما را در هنگام تغییر سبب می‌شود.

وقتی یک فرد دومین اصل مدل آدکار یعنی "تمایل" را نیز به دست آورد، سومین اصل و عنصر، یعنی "دانش" ،نشان دهنده‌ی نحوه‌ی اعمال تغییر است. اما سؤال اساسی در اینجا این است که "با درک از نیاز به تغییر و میل به اعمال آن، آیا وقوع حتمی تغییر قابل پیش بینی است؟"


منبع: آدکار