کد خبر: ۳۲۹۲
تاریخ انتشار: ۲۰ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۵:۲۲
آموزش پدیده تبار

کاربرد تئوری هرزبرگ برای مدیران

تئوری دو عاملی هرزبرگ

فردریک هرزبرگ روانشناسی بود که در سال 1975 تئوری دو عاملی بهداشتی-انگیزشی را ارائه نمود. تئوری هرزبرگ یک مجموعه از عواملی که منجر به عدم رضایت شغلی می‌شود را مشخص نموده است که این عوامل را بهداشتی یا نگاهدارنده معرفی می‌کند. وی همچنین مجموعه عواملی را که باعث ایجاد رضایت شغلی و انگیزه در شغل می‌شود، تحت عنوان عوامل انگیزش مطرح می‌نماید.

تئوری دو عاملی هرزبرگ

عوامل بهداشتی یا نگهدارنده عبارتند از: حقوق، مقام، شرایط کاری، سرپرستی، خط مشی‌ها، مدیریت سازمان، روابط متقابل افراد و ...

این عوامل مستقیماً با فعالیت کاری افراد ارتباطی ندارد، اما وقتی کیفیت آن‌ها کاهش می‌یابد، باعث نارضایتی کارکنان می‌گردد. عوامل انگیزاننده عبارتند از شرایط ذاتی یک شغل که می‌تواند منجر به رضایت شغلی افراد گردد.

کاربردهای تئوری هرزبرگ برای مدیران

تئوری دو عاملی هرزبرگ ارتباط خاصی با محیط کاری دارد. مدیران برای این‌که بتوانند در محیط کار ایجاد انگیزش نمایند، لازم است از دانش خود برای اطمینان از این‌که عوامل بهداشتی در محیط کار وجود دارند، بعنوان مبنای انگیزش استفاده نمایند. عدم وجود یا کیفیت پایین عوامل بهداشتی می‌تواند منجر به عدم رضایت نیروی کار شود. وقتی مدیران عالی سازمان عوامل بهداشتی رضایت‌بخشی در سازمان ایجاد نمودند، آن‌ها می‌توانند بر روی عوامل انگیزشی متمرکز شوند.

کاربردهای تئوری هرزبرگ برای مدیران

یک نکته حائز اهمیت این است که تقریباً همۀ مدیران قدرت افزایش انگیزه در محیط کار را دارند. آن‌ها می‌توانند با دادن مسئولیت بیشتر به کارکنان، تقدیر از موفقیت‌های آن‌ها و ایجاد روحیۀ موفقیت در افراد، باعث افزایش انگیزه در آن‌ها گردند. کارکنان برانگیخته شده باور خواهند داشت که بر روی شغل خود کنترل دارند و این باور می‌تواند بعنوان عاملی اساسی در مدیریت تیمی، توانمندسازی و کارآفرینی مؤثر واقع شود. یکی از مشکلات سازمان‌های دولتی در ایران، پایین بودن میزان حقوق کارکنان است و از آن‌جا که حقوق و مزایای شغلی یکی از عوامل نگهدارنده است، تلاش ‌برای ایجاد انگیزه در کارکنان و افزایش بهره‌وری، پیش از ترمیم حقوق کارکنان نتیجه‌ای را به‌دنبال نخواهد داشت.

منبع: سازمان و مدیریت رویکردی