هر آینه کسی به شما، به نقطه نظر شما و یا به چیزی که شما
با آن ارتباط دارید حمله میکند. نخستین مطلبی که باید درنظر گرفت مضمون حمله نیست
بلکه باید به کسی که شما را مورد حمله قرار داده توجه کنید. از جمله اشتباهات
اشخاصی که مورد حمله قرار میگیرند این است که، در صدد دفاع از خود بر میآیند و یا از
نقطه نظر و مؤسسهی خود حمایت می کنند.
حال به بررسی دلایل خشم و عصبانیت و موانع دیگر جذابیت میپردازیم:
خشم و عصبانیت:
در اغلب موارد هنگامی که به نقطه نظر مخالفی در مورد خودمان بر خورد میکنیم در حالت تدافعی میرویم، سریع جبهه میگیریم و عصبانی میشویم. اما این کار نه تنها مسأله را حل نمی کند بلکه آن را بیش تر شعلهور میسازد و مخالفت متقابل را زیاد میسازد. از دیدگاه روانپزشکی نهایت عصبانیت برای انسانهای سالم که در وضعیت سلامت روان به سر میبرند، چه در زنان و چه در مردان، فریاد کشیدن است. اما اگر جز این باشد نشانهی اختلال سلوک است، که نوعی بیماری روانی است و اختلال در شخصیت فرد است که مگر با دارو و رواندرمانیهای طولانی مدت و روانکاوی، اصلاح شود.
راه حل:
نخستین قدم برای مقابله با حملهی کلامی، همگام شدن با حمله کننده است. با نیروی او همصف شوید، بعد آن را در جهتی که میخواهید هدایت کنید و درست همان کاری را بکنید که با سایر انواع مقاومتها انجام میدهید. یعنی پایین آمدن از جایگاه یک مخالف، دست کم به دو طریق میبایست این کار را انجام داد: اول آنکه با مضمون حرف او موافقت کنید و دوم اینکه با احساس او همدردی نمایید. البته منظورمان این نیست که در برابر او تسلیم شوید. توافق کردن اقدامی پویاست و حال آنکه تسلیم شدن و تن در دادن منفی است.
شوخی زیاد:
آیا تا بهحال شده است که با افرادی بر خورد کنید که مدام شوخیهای مسخرهای انجام میدهند که در آن دیگران را مورد تمسخر قرار میدهند و فکر میکنند که با این کارشان دیگران را به خودشان نزدیک میکنند؟ آری انسانهایی که مدام در حال وراجی هستند نمیتوانند در دیگران نفوذ کنند. کسانی که زیاد شوخی میکنند به علت انکه حرفهای زیبا و شوخیهای محترمانهشان تمام میشود مجبور میشوند که به شوخیهای بیمعنی و توهینآمیز روی بیاورند که همین عامل باعث دفع تمام کسانی که در اطرافشان هستند میشود . انسانها آدمهای بذلهگو را دوست دارند اما مردان و زنان وراج را هرگز. به همین جهت بهجای شوخیهای بیجا به تبسم اکتفا کنید که تبسم دری از درهای نفوذ در دیگران را بر روی شما باز میکند وشخصیت شما را در نظر دیگران کامل و بالغ جلوه میدهد.
نیت پلید:
سومین مانع مهم در جذب انسانها داشتن نیت پلید است. انسانهایی
که به دیگران با نیت پلیدی نزدیک میشوند نمیتوانند در آنها نفوذ کنند و دستشان
سریع برای طرف مقابل رو میشود. بنابراین، همواره این نکته را باید به ذهن سپرد که
اگر میخواهیم از نفوذ معنوی و خوبی برخوردار باشیم باید حتماً احساس و عواطفی پاک
و نجیب داشته باشیم، تا بدین ترتیب بتوانیم راحتتر و زودتر در دل دوستان و
آشنایان و یا حتی هر شخصی دیگری که اولین بار او را میبینیم جا باز کنیم.
افکار منفی:
هر پدیدهای که انسان خلق میکند، هر بنایی که میسازد، هر توفیقی که بهدست میآورد، همه و همه ابتدا از یک فکر شروع میشود. فکر نقطهی آغاز همهی پدیدههای بشری است، هر چه بیشتر به موضوعی فکر کنید، بیشتر شبیه همان میشوید.
اینگونه افراد، همیشه بداندیش و منفیباف هستند، همیشه در دل و یا حتی در زبان از این دنیا و اوضاع و شرایط موجود مینالند و همواره نارحت و ناراضیاند، به دیگران دشنام میدهند و خشمگیناند،حوصلهی هیچ چیز را ندارند و پیوسته زیر لب غر میزنند. گویا با خود نیز دعوا دارند، آنان اینطور تصور میکنند که هر چه در دنیا وجود دارد بر ضد آنان است و بهطور کلی آدمی بداقبال هستند. درهای موفقیت و ترقی را بر روی خود بستهاند و هر کاری که میکنند با شکست مواجه میشوند. تصوری که شما از خودتان در ذهنتان ساختهاید به طوری باور نکردنی در دیگران نیز تداعی میشود، حال بستگی به تصویری که از خودتان در ذهنتان ساختهاید همان چیزها را جذب میکنید. همهی انسانها خواهان بهبود روابط فردیشان هستند، اما تمایلی به بهبود اندیشههایشان نشان نمیدهند اما غافل از اینکه روابط بیرونی نتیجهی رابطهی فرد با خودش از درون است و بهترین راه حل برای بهبود روابط تغییر تفکرات خودمان است.
اگر بدبین هستید و
افکاری منفی دارید توقع نداشته باشید که در عرض یک شب، به یک فرد مثبتنگر و خوش
بین تبدیل شوید. اما با تمرین و ممارست در تصویر سازیهای ذهنی مثبت و گفت و گوهای
ذهنی، کمکم تغییر میکنید واز حالت خود انتقادی بیرون میآیید وخودپذیری را جایگزین
آن میکنید.
منبع: جذابیت و نفوذ در دیگران