- مرجع کنترل
شخصيت افراد جامعه به گونهای است که برخی از آنها اعتقاد دارند که آنها مسئول پاداشها و تنبيهاتی که دريافت میکنند، هستند. در حالی که عده ديگری علت يا دليل آنچه را که برايشان پيش میآيد فقط بخت، اقبال يا سرنوشت میدانند.
افرادی که مرجع کنترل شان «درونی» است معتقدند که میتوان سرنوشت را به ميزان قابل توجهی در کنترل خود داشت. اما کسانی که مرجع کنترلشان «برونی» است اعتقاد دارند که نيروهای خارجی (خارج از وجود آنان) سرنوشت شان را کنترل میکند.
به طورکلی، افرادی که مرجع کنترلشان درونی است، در حرفه های فنی و مشاغل مديريتی بهتر عمل میکنند. برای مثال، نماينده فروشی که مرجع کنترل او درونی است، حتی در شرايطی که بازار تجارت خوب نباشد، خود را مسئول میداند سهمی از بازار فروش را به عهده داشته باشد. از طرف ديگر، افرادی که مرجع کنترل آنان برونی است در مشاغلی بهتر عمل میکنند که لازمه کار آنان، اطاعت، همرنگي با جماعت و پيروی میباشد و همچنين پرداخت حقوق و دستمزد وابسته به عملکرد فرد نيست.
- درستی و نادرستی
يکی از ابعاد مهم شخصيت براي بعضی از مشاغل، ميزان درجه درستی، صداقت، درستکاری يا راستگويی است. کارکنان نادرست مرتکب اعمال و رفتارهايی نظير دزدی کالاها و پول میشوند يا رموز تجاري و اطلاعات محرمانه را به سرقت میبرند. اين دسته از کارکنان کارت حضور و غيات خود را دستکاری میکنند، در ساعاتی که بايد در محل کارشان حضور داشته باشند، از محل کارشان بيرون میروند، سوابق توليد را به دروغ تنظيم میکنند و چنانچه رازشان فاش شود، ديگران را به خاطر اين اعمال و رفتار، سرزنش میکنند.
درستی يا نادرستی، يکي از صفات مهم شخصيتی است که برای سازمان ها بهويژه بانکها، سازمان های امنيتی و خرده فروشیها بسيار حائز اهميت است بنابراين اين سازمانها سعی میکنند افرادی را استخدام کنند که شخصيت آنها، از درجه درستی و صداقت بالايی برخوردار باشد.
هيجان خواهی
بعضی از افراد جامعه هستند که همواره در کار خود هيجان دارند و دوست دارند کار و زندگی آنها همراه با تحريک و خطرپذيری هميشگی باشد.
در مواردی ممکن است عطش، اشتياق يا هوس قوی برای هيجان خواهی که در بعضی از کارکنان وجود دارد، براي يک سازمان، نتايج مثبتی را به همراه داشته باشد. برای مثال، سازمانهايی که به کارهای عظيمی مثل: به کار انداختن مواد منفجره (در معادن)، خاموش کردن چاههای نفت، کنترل نشت مواد راديو اکتيو (در نيروگاههاي اتمي) و معرفی يک محصول در بازاری که رقابت در آن بسيار زياد است، به اين افراد نياز دارند. اين افراد که از صفت هيجان خواهی برای مقاصد سازنده استفاده مییکنند، داراي سنخ شخصيتي از نوع هيجان خواه مثبت ( T +) هستند. هيجان خواهان مثبت از آن جهت میتوانند بهرهور باشند که غالباً خلاق هستند.
بايد توجه داشت که هيجان خواهي زياد در مواقعي نيز، براي کارکنان سازمان مشکلاتي را به وجود مي آورد؛ مثلاً فردي که در پي هيجان خواهي زياد است باعث سوانح و حوادث زياد مي شود، فقط براي هيجان زياد در حال مستي رانندگي مي کند يا با ثروت و پول سازمان محل کار خود، به انجام فعاليت هايي که لازمه آن خطرپذيري غيرمنطقي است، مبادرت میورزد.
افرادي که با هيجان خواهي خود، مشکل آفريني مي کنند، داراي سنخ شخصيتي هيجان خواه منفی(T1) هستند که نمیتوانند براي يک سازمان نقش ارزنده و مفيدي بازي کنند.
حال و هوای عاطفی
يکي ديگر از صفات شخصيت که در رابطه با کار افراد اثرگذار مي باشد، وضعيت عاطفي يا آمادگي شخصي براي مثبت يا منفي بودن است. شخصي که وضعيت عاطفي او مثبت مي باشد، در بيشتر موقعيتها خوشايند و مطبوع است. در مقابل، شخصي که وضعيت عاطفي او منفي است، در بيشتر موقعيتها ديدگاهش منفي میباشد.
ديدگاه مثبت داشتن در مورد انجام کارها، باعث مي شود که آن کار در زمان معين و به بهترين شکل ممکن صورت پذيرد در مقابل زماني که شخصي ديدگاه منفي نسبت به انجام کاري دارد، آن کار به سرانجام نخواهد رسيد و يا اينکه راندمان آن کار بسيار پايين خواهد آمد.
با توجه به صفات کليدي که برشمرده ايم میتوان با در نظر گرفتن اين صفات، شغل مطلوب خود را انتخاب کرد. همچنين مديران نيز میتوانند با سنجش هر يک از صفاتي که برشمرديم، افراد را براي انجام کارها استخدام نمايند./ دانشنامه اقتصاد