کد خبر: ۲۶۶۲
تاریخ انتشار: ۲۸ دی ۱۳۹۴ - ۱۱:۳۰
آموزه‌های دیوید بویی برای مدیران

درس‌های مدیریت کسب و کار از ستاره‌های موسیقی راک

یکی از بزرگ‌ترین و شناخته‌ شده‌ترین ستاره‌های در دنیای موسیقی راک، دیوید بویی (David Bowie)  بود که در روز دهم ژانویه 2016 بر اثر بیماری سرطان از دنیا رفت. بویی که از موسیقیدانان و آهنگسازان برجسته بریتانیایی بود در یک نظرسنجی در سال 2002 که برای انتخاب "100 بریتانیایی بزرگ تاریخ" انجام شد، در جایگاه بیست‌ونهم قرار گرفت. همچنین این خواننده افسانه‌ای در رده‌بندی مجله معتبر رولینگ استون در جایگاه سی‌ونهم "100 هنرمند بزرگ تاریخ موسیقی راک" و بیست‌وسوم "بهترین خوانندگان تمام دوران‌ها" قرار گرفته بود.

تأثیر بویی در دنیای موسیقی قابل توجه و غیرقابل انکار است. او ماهیت موسیقی راک را تغییر داد و عادت داشت به طور منظم رویکرد موسیقیایی خود را دستخوش تغییر کند. بویی در طول دوران فعالیتش، حدود 140 میلیون آلبوم موسیقی فروخت. او در سال 2013 پس از یک وقفه 10 ساله به دنیای موسیقی بازگشت و توانست باز هم با نسل جدیدی از مخاطبان ارتباط برقرار کند.

در ادامه به ذکر چند نکته مرتبط با این چهره برجسته دنیای موسیقی با هدف دست یافتن به آموزه‌هایی برای مدیران و فعالان دنیای کسب و کار پرداخته شده است.

اصالت و پرهیز از دنباله‌روی از دیگران

بویی به خاطر اصالت همیشگی‌اش مشهور بود. موسیقی او، اشعارش و حتی ظاهرش شبیه هیچ کس نبود. کسانی که به موسیقی او گوش می‌دادند و سبک او را می‌پسندیدند، برای چند لحظه احساس می‌کردند که به یک کار اصیل و جدید گوش می‌دهند. آنطور که وارن بنیس (Warren Bennis) می‌گوید: «رهبر کاروکسب خوبی شدن مترادف است با شناختن خود.» این متفکر بزرگ بر این عقیده است که فرد در ابتدا باید به شناخت درستی از خودش برسد و با خودش روراست باشد تا بتواند دیگران را مدیریت کند.

بویی همیشه سعی می‌کرد با خلق آثارش ابتدا با خود ارتباط برقرار کند و به همین دلیل بود که افراد زیادی با او همراه می‌شدند و به کارهایش علاقه داشتند. در برندینگ مدرن نیز تأکید بر این است که برندهایی می‌توانند به موفقیت دست یابند که متفاوت باشند و متفاوت بیندیشند تا در ذهن مخاطب خود دارای فردیت(individuality)  شوند.

استقبال از تغییر

بویی به طور مستمر و مداوم در طول دوران کاری خود، به خلق مجدد خود می‌پرداخت. او ظاهر، ژانر موسیقی و حتی نامش را تغییر داد زیرا احساس می‌کرد که برای پیشرفت کردن باید مدام در حال تغییر کردم بود.

در شرایطی که بازارهای مالی دنیا نوسانات زیادی را تجربه می‌کنند و شرایط سیاسی و اجتماعی مدام روی مناسبات شرکت‌ها تأثیر می‌گذارد، اگر خودمان به موقع تغییر نکنیم یا باید دنباله‌روی سایرین یا اینکه هر روز ضعیف‌تر و ضعیف‌تر می‌شویم. شاید الآن شرایط خوبی در بازار داشته باشیم ولی با توجه به تغییرات پایان ناپذیر محیطی هیچ عقل سلیمی نمی‌تواند به قطعیت تضمین دهد که همین شرایط یک سال، دو سال یا پنج سال دیگر نیز ادامه پیدا کند. چاره کار این است که ذهنیت‌مان را اینگونه شکل دهیم که هیچ وقت به دنبال تکرار کارهای گذشته نباشیم.

دیوید بویی با اینکه تعداد زیادی طرفدار در جهان داشت سعی می‌کرد هر کاری که ارائه می‌دهد با کار قبلی‌اش متفاوت باشد. و به همین دلیل است که آلبرت انیشتین می‌گوید: دیوانگی یعنی انجام چند باره یک کار یکسان و انتظار نتایج متفاوت داشتن.

ارزش قائل شدن برای مصرف کننده

از دیوید بویی پرسیده شد که بزرگ‌ترین قهرمانان او چه کسانی هستند؟ او در پاسخ گفت: "مصرف کننده". به بویی پیشنهاد دریافت مقام شوالیه‌ای شده بود. او این پیشنهاد را رد کرده بود و گفته بود: این چیزی نیست که من به دنبالش بوده‌ام. این رویکرد نشان می‌دهد که بویی از نقش مهم مصرف‌کنندگان کارش به خوبی آگاه بود و به آن احترام می‌گذاشت.

همچنین زمانی که از بویی پرسیده شد نسبت به کدام یک از شخصیت‌های تاریخی حس بهتری دارد، او پاسخ داد: بابا نوئل چون مهارت‌های او در ارائه خدمات به مشتریان بی‌نظیر است و این توانایی را دارد که تعداد کثیری از افراد را شاد کند.

این ذهنیت در محیط کسب و کار یعنی اینکه مدیر در راه پیشرفت خود به دیگران نیز کمک کند به آنچه برای‌شان "ارزش" محسوب می‌شود، دست یابند. در حقیقت مدیریت بر دیگران یعنی قادر ساختن آنها برای رسیدن به ارزش‌های‌شان از طریق بالفعل کردن آنچه ممکن است خودشان نسبت به آن آگاه نباشند.

منبع: وب سایت معلم بازریابی (پرویز درگی)