کد خبر: ۲۳۶۴
تاریخ انتشار: ۰۱ آذر ۱۳۹۴ - ۱۴:۳۱
رضایت کارکنان با درگیر کردن در تصمیم گیریهای شرکت

شش دلیل برای مشارکت دادن کارکنان در تصمیم گیری ها

به گزارش شرکت پدیده تبار و به نقل از مدیر پیشرو؛ بر اساس تجزیه و تحلیل داده ها درتحقیقاتی که در مورد رضایت کارکنان انجام شده است درگیر کردن کارکنان در تصمیم گیریهای شرکت یا قسمتهای سازمانی منافع زیادی دارد.

شش دلیل برای مشارکت دادن کارکنان در تصمیم گیری ها

 شش مورد از مهمترین منافع این کار عبارت است از:

  • کارکنان احساس می کنند که عضوی ارزشمند از تیم کاری هستند.

وقتی شما به عنوان سرپرست قسمت یا مدیر واحد یا مدیر عامل سازمان کارکنان  را در تصمیم گیریها شرکت می دهید آنها احساس می کنند که  برای آنها ارزش قائل هستید. احساس ارزشمندی باعث می شود که آنها تلاش و کوشش بیشتری در کارها به خرح دهند و احساس تعهد بیشتری نسبت به موفقیت شرکت داشته باشند

  • توان تصمیم گیری کارکنان روز به روز افزایش پیدا می کند.

سرپرستان و مدیرانی که از عدم قدرت تصمیم گیری کارکنان خود گله مند هستند معمولا همانهایی هستند که کارکنان را در جریان اطلاعات قرار نداده و آنها را در تصمیم گیری ها مشارکت نمی دهند .

از یک طرف بدون اطلاعات صحیح و موثق تصمیم گیری خوب امکان پذیر نیست و از طرف دیگر تصمیم گیری نیز مانند هر مهارت دیگری نیازمند تمرین و ممارست است. بدیهی است که کسی که در هیچ تصمیمی مشارکت نداشته در هنگام بروز مسائل اضطراری و یا تصمیم گیری در مواقعی که به مدیر خود دسترسی ندارد نمی داند چه کار باید بکند.

  • کارکنان احساس تعهد بیشتری برای تصمیم گیری می کنند.

وقتی شما مسئول گرفتن تصمیمی باشید و نگران این باشید که نکند تصمیم بد و ضعیفی بگیرید هر کاری که از دستتان بر می آید انجام می دهید که تصمیم درستی بگیرید و پس از تصمیم طوری عمل کنید که تصمیم منجر به موفقیت شود.  همه همینطور هستند.  وقتی کارکنان در تصمیم گیری مشارکت داده می شوند امکان اینکه تصمیم گیری منجر به موفقیت شود افزایش می یابد چون آنها خود را در قبال موفقیت تصمیم گرفته شده متعهد می دانند.

  • کارکنان بیشتر بر حل مسائل آینده تمرکز می کنند.

بیشتر افراد در حال  شکوه و شکایت از مشکلات موجود هستند. چون خود را در ایجاد این شرایط مقصر نمی دانند.  کارکنان سازمان هم وقتی در تصمیمات مشارکت داده نشوند جملاتی شبیه این می گویند: "اینکه تصمیم من نبوده.” ” عمراً اگر نتیجه بده.” ” چه تصمیمات شاهکاری! هه هه”

معنای مستتر در این جملات این است که من با این تصمیمات موافق نبوده ام و تعهدی نسبت به اجرائی شدن این تصمیمات در خود احساس نمی کنم و اگر مشکلی پیش آمده مقصر کارفرما یا مدیر من است.

اما کسی که در تصمیم گیری شرکت داشته علاوه بر اینکه تلاش می کند تصمیم به خوبی اجرا شود، همواره با خود فکر می کند که  چه مشکلاتی  در آینده ممکن است  در مسیر اجرا رخ بدهد و از هم اکنون فکر می کند که اگر فلان مشکل پیش آمد چگونه می توان مشکل را حل کرد و کارها را پیش برد.

  • روحیه و میزان انگیزه در شرکتها یا قسمتهائی از سازمان که کارکنان در تصمیم گیریها مشارکت دارند بالاتر است.

کارکنان وقتی در تصمیم گیری شرکت داده می شوند احساس می کنند که در موفقیت شرکت نقش دارند و می توانند تفاوتی در شرکت خود ایجاد کنند. این حس، انگیزه و روحیه آنها را بالا می برد.

  • وقت مدیر برای فعالیتهای مفیدتر آزاد می شود.

وقتی کارکنان در تصمیمات سهیم می شوند کم کم یاد می گیرند برای مسائل و مشکلات جاری مزاحم مدیر نشوند و از طرف دیگر چون از انگیزه کافی برای کار و تلاش برخوردارند مدیر لزومی نمی بینید که در پی کنترل مداوم عملکرد آنها باشد. این به مدیر فرصت می دهد که وقت بیشتری را در حوزه های مهم تری مانند تحولات آینده در فناوری و یا بررسی روندها و تغییرات در تقاضای بازار صرف کند و یا در مورد ضعفهای ساختارها و فرآیندهای شرکت فکر کند.

درگیر کردن کارکنان در تصمیم گیری می تواند ارزش زیادی در سازمان چه از نظر ارتقای کیفیت کار و چه از نظر سودآوری ایجاد کند بنابراین ارزش وقت گذاشتن و قبول مخاطرات را دارد.

منبع: مدیر پیشرو