در اينجا شما با 5 خطاي رايج كه ممكن است در شما و تجارتتان روي دهد آشنا ميشويد و ميتوانيد آنها را به راحتي دفع نماييد.
خطاي 1: تبليغات هميشه كارساز است:
اگر شما تابحال حول يك محور خاص، محدود و كوچك تبليغاتي فعالیت کرده اید و بنابر هزينه هاي گزاف تبليغاتي از نمايش توانائيهاي خود محروم مانده ايد، بايد به اطلاعتان برسانم كه شما از نظر اين ديدگاه كه تبليغ تبليغ است و نيازي به تفكر خلاق ندارد، ضربه مي خوريد و نه فقط اين بلكه مشكل اصلي شما در هر يك از مسايل ذيل است:
• عدم توجه به اين مطلب كه شما ميتوانيد به چه سطوح بالايي در كسب و كار برسيد
• عدم شناخت سرويسها و محصولات هدف مند و رقابتي
• عدم شناخت بازار هدف (يعني غالب مشتريان شما از چه قشري تشكيل ميشود و چگونه ميتوان با ايشان ارتباط برقرار نمود)
بزرگترين خطا در تبليغات آنست كه ما بدون در نظرگرفتن متد و يا حتي جمله اي براي برانگيختن بازار هدف اقدام به تبليغات نماييم.
و شما بايد با شناختن دقيق بازار هدف، رسيدن پيام تبليغات شما به بازار هدف را از مسوول تبلیغات خود طلب نماييد و او بتواند به شما اطمينان دهد كه بازار هدف تا حد مطلوبي تحت پوشش قرار گرفته است.
خطاي 2: صرفا با تبليغات مشتريان همچون طوفان به شما هجوم آورده و تقاضاي خريد محصولات و سرويسهاي شما را دارند:
دقيقا همچون خطاي 1، كه تبليغات ممكن است به غلط راهبري شود و نيازهاي واقعي سازمان شما را تحت پوشش قرار ندهد، با اولين تبليغات هم نمي توانيد توقع داشته باشيد كه از آغاز سپيده دم كيلومترها صف جلوي سازمان شما شكل بگيرد.
اين نكتة مهم را بخاطر بسپاريد:
موفقيت در گرو فعاليتهاي بسيار سختكوشانة اطلاعاتي – ارتباطي است!
بدنبال اين جملة كليدي يكي ديگر از خطاهاي ديرينه در مديريت واحدها، همانا سهل انگاري و عدم توجه به ارتباطاتي است كه سازمان شما را به اجتماعات و شبكه هاي مردمي پيوند مي زند كه اين اجتماعات شامل مشتريان احتمالي و اتحاديه هاي صنفي است.
بقول اگلهاف ارتباط با اين شبكه ها باعث ميشود بجاي تبليغاتي كه صرفا مشاهده گران را به سازمان يا تجارت شما مي آورد، خريداران بالفعل و با اطمينان كامل بسمت شما سوق داده شود.
زيرا اطلاعات اين مشتريان از تبليغات بيجان شكل نگرفته است بلكه آنها راجع به خدمات شما چيزهاي زيادي شنيده اند و تبعا به شما اطمينان بيشتري پيدا كرده اند!
خطاي 3: من از روي عشق و علاقه با تو كار ميكنم و اين اهميت ندارد كه تو چه ميكني
اگرچه اصل اساسي جلب توجه و ارتباطات مناسب هميشه جزء جدايي ناپزير وجود انسان بوده است، ولي براي ارتباطاتي كه در حال حاضر دردسر آفرين و غير كارامد هستند نبايد شما به تاريخچة ارتباطاتتان با اين افراد نگاه كنيد و دردسر و مشكلات زيادي را براي خود و همه كاركنان سازمان بيافرينيد. ( ولو اينكه اين افراد روزي براي تجارت شما مفيد بوده اند)
احتمالا شما مشترياني داشته ايد كه در طول سالهايي كه با آنها كار ميكرده ايد، پرداخت حسابشان قرنها طول مي كشيده است! و يا شايد كاركنان زير سطح استانداردي داشته ايد كه اميدوار بوده ايد در گذر زمان در عملكردشان بهبودي حاصل شود و ...
براي مرور دقيق ارتباطاتي كه به مرور زمان رو به خرابي رفته است، زمان بگزاريد و تجارت خود را به بهاي چنين ارتباطاتي خراب نكنيد. و بقول ليزا كنرك Lisa Kanarek اگر كسي باعث آشفتگي خواب شما مي شود و يا اگر به زبان ساده كارمندي كارش را به خوبي انجام نمي دهد، شايد اكنون زمان قطع ارتباط باشد.
خطاي 4: انتخاب يك سايز هميشه كافي براي هر كار
بسياري از مشكلات ريشه اي همچون گياهان رونده مي مانند كه در بدو كار اصلا به حساب نمي آيند و طوري اين مشكلات به رشد مي پردازند كه شما قادر به تشخيص نمي باشيد كه از آن ناحيه ضربه مي خوريد. هيچ مثالي به اندازه فضاي كاري شما، نمونه بارز اين قبيل مشكلات نيست. تفاوت بر سر درك دو حالت از فضاي كار است كه يكي در محدوده اي بسيار كوچك عمليتهاي بسيار بزرگ را هدايت مي كند و ديگري با صرف هزينه فراوان و با اشغال فضايي غير مفيد فعاليت ميكند. بديهي است پس از شروع جدي هر كاري بعلت مشغله زياد بصورت كاذب ما به فضايي بيشتر احساس نياز مي كنيم كه با كمي نظم، ترتيب و اعمال سليقه در خواهيم يافت كه فضايي كه بنظر كم مي آمد حتي اضافه بر حد واقعي نياز ما است.
خطاي 5: اگر خودم همة كارها را انجام دهم بهتر است
در چند سال اول هر تجارت كوچك، خطايي پايدارتر از اين نيست كه فكر كنيد اگر همه كارها را خودتان انجام دهيد اقتصادي تر عمل كرده ايد. مشكل در اينست كه سرگرم شدن شما به يك كار به معني از به تعويق افتادن كاري ديگر است كه اين مانع رشد و درآمدسازي شما خواهد شد. ببينيد آيا يك استخدام مناسب بيشتر هزينه بر است يا درآمد آفرين.
با توجه به اينكه بازاريابي در تجارت خالق كار است و كار درآمدزايي ميكند، حال اگر شما خود بخواهيد هر دو كار را بعهده بگيريد، مادامكه به رتق و فتق كارهاي جاري مي پردازيد از بازاريابي باز مي مانيد و وقتي كارهاي جاري به اتمام ميرسد كه شما درآمد زايي لازم را نداريد و براي كسب درآمد نيازمند كاري براي انجام دادن و يا به عبارتي بازاريابي براي خلق كار هستيد و با توجه به زمان لازم براي كسب بازار، وقت زيادي اتلاف مي شود. حال اگر اين دو فعاليت تواما صورت پذيرد درآمدزايي سير سعودي مطلوب را پيدا خواهد نمود.
منبع: http://www.pms.ir
