امور خود را ساده نمایید...
یکی از اشکالات بزرگ کسبوکارها و شرکتهای ایرانی این است که تطبیق درستی از اصول مدیریت مناسب برای واحد خود را ندارند.
یک ماه پیش بود که آقای دکتر داروسازی با من تماس گرفت و گفت: نیاز به مشاوره عملی با فرد متخصصی مثل شما را دارم که بدون شعار، مشکل من را حل کند. البته من خودم را متخصص نمیدانم و از ایشان هم خواستم مرا با لفظ متخصص خطاب نکند.
به داروخانه او رفتم؛ واقع در حدود میدان انقلاب تهران.
نیم ساعت اول جلسه مشاوره، به صحبتها و دغدغههای او گذشت و... باقی موارد خروجیهایی را به دست آوردیم که بیان چکیده کلی از آن در اینجا خالی از لطف نیست:
شرکتهای ناراضی و کسبوکارهای ناراضی الان در ایران بسیار فراوان هستند، اما این نارضایتی میتواند خاتمه پیدا کند.
داروخانه بالا، مثالی از همین کسبوکارهاست.
باید نگاه مدیریتی را مدرن تر و البته بومی بکنیم.
به عنوان مدیر یا کارشناس این نکته را به خاطر داشته باشید که فضایی برای بهبود، همیشه وجود دارد.
برنامه زمانبندی صحیحی را تدوین کنید تا بتوانید اثربخشی فعالیتها را بسنجید.
مسأله مهم دیگر این است که مشتری مهمترین مسأله هر کسبوکار و هر تخصصی است، اما نباید فراموش کنید مردم به طور کلی در برابر تغییر مقاوم هستند.
کلید: به ارزشهای مشتری احترام بگذارید، اما منافع خود را صادقانه و با برنامه به او دیکته نمایید.
نکته آخر این که ساده سازی فرایندها، در یک سازمان و کسبوکار بسیار بسیار حیاتی و مهم است؛ ولی همین موضوع به راحتی نیست!
به عنوان مثال لوگوی گوگل را در نظر بگیرید: این سادگی حتی در روالهای اجرایی شرکت گوگل نیز دیده میشود که نمود آن را خیلی از ما در محیط کاری گوگل و کارمندانش مشاهده کردهایم؛ اما آیا گوگل که یک شرکت دانشبنیان است، کاری بسیار ساده و قابل کپیبرداری دارد؟ قطعاً نه.
البته لئوناردو داوینچی، نقاش معروف 500سال پیش همین موضوع را بیان کرد که: سادگی، نهایت پیچیدگی است.
هر فردی میتواند مسأله ساده را در فرایند ارائه محصول، خدمات و تخصص خود به بهترین نحو پیچیده بکند؛ چیزی شبیه به یک مکعب روبیک صفرکیلومتر که آن را در کمتر از یک دقیقه چنان میتوانید به هم بریزید که اصلاحش به این آسانی نباشد.
پس امور خود را ساده نمایید.
فرایندهای ارتباط با مشتری، بازاریابی و فروش را آسان کنید.