کد خبر: ۱۵۹۹
تاریخ انتشار: ۱۵ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۰:۴۱
«طرح مارشال»...

طرحی که دلار را پول يكم جهان و آمريكا را «بزرگ» غرب کرد

چهارم اپريل 1948 هري ترومن رئيس جمهور وقت آمريكا «طرح مارشال» مبني بر كمك اقتصادي پنج ميليارد دلاري آمريكا به 16 كشور جنگزده متمايل به غرب در اروپارا كه به تصويب كنگره آن كشور (قوه مقنّنه) رسيده بود امضا كرد تا قانون شود. عنوان اين طرح از نام مبتكر آن «جورج مارشال» وزير امور خارجه وقت آمريكا گرفته شده است.

طرحی که دلار را پول يكم جهان و آمريكا را «بزرگ» غرب کرد

اجراي اين طرح كه بسيار ماهرانه، و با دورانديشي ويژه و محاسبات دقيق تنظيم شده بود باعث شد كه «دلار آمريكا» پول اول جهان و به تدريج بين المللي و «وسيله» معاملات و مبادلات تجاري و يک معيار سنجش قيمت کالا شود (که پول کشورها هم نوعي «کالا» بشمار مي رود و مشمول قانون عرضه و تقاضا است). با اين تحول، نفوذ دولت واشنگتن در كشورهاي گيرنده كمك گسترش يافت، پولدار شماره يک جهان لقب گرفت و قدرت اول غرب شده است ـ در برابر دولت مسکو كه قدرت اول شرق بود. در آن زمان و تا دو دهه و اندي بعد، دلار آمريکا همچنان در استاندارد طلا باقي بود و نمي شد که حجم آن بيش از ذخاير طلاي آن کشور باشد.

از دهه 1950 که قدرت انگلستان و عمدتا در پي ملي شدن صنعت نفت ايران و درگيري دکتر مصدق با آن دولت و رسواکردن جهاني اش رو به ضعف و افول گذارد، آمريکا جاي آن کشوررا به صورت محلي براي سپردن و پس انداز کردن ذخاير ارزي کشورها و دادن بهره گرفت زيراکه سپرده ها بهره قابل ملاحظه داشته و بازپرداخت ها تضميني است. اين کار معمولا به صورت خريد اوراق بهادار و مدتدار خزانه داري آمريکا به نام «تي باند» صورت مي گيرد که اين اصطلاح در برخي از کشورها به «اوراق قرضه» ترجمه مي شود. براي مثال؛ در سال 2010 چین (و هنگ کنگ) جمعا یک تریلیون و 48 میلیارد دلار، ژاپن هفتصد و 65 میلیارد، سعودی و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس 207 میلیارد، انگلستان 178 میلیارد، تایوان 116 و سویس 90 میلیارد دلار از اين تي باندها (اوراق قرضه) آمریکارا در دست داشتند، و ....

طرح مارشال

طرح مارشال (Marshall Plan) عنوان موفقیت آمیزترین پروژه سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا پس از جنگ جهانی دوم است، این طرح به بسیاری از کشورهای اروپای غربی کمک کرد تا اقتصاد خود را پس از جنگ بازسازی کنند.ایالات متحده و تیم سیاست خارجی جرج مارشال در مسیر خلق جهان پس از جنگ درصدد حذف عوامل بروز دو جنگ جهانی و معضلات اقتصادی ناشی از آن بودند، به عبارت دیگر آن‌ها معتقد بودند در همه جای دنیا، انسان مرفه، یا دست کم امیدوار به زندگی در رفاه، به سوی تمامیت خواهی جذب نمی‌شود.

در عین حال این طرح یک برنامه ریزی بلند مدت برای خلق یک بازار توانمند برای خرید محصولات آمریکایی بود که عملاً از تسلط کمونیسم در اروپا جلوگیری می‌کرد. در مقابل این طرح در اروپای غربی اتحاد جماهیر شوروی که عملاً مانع بهره‌مندی بلوک شرق از این کمک‌ها شده بود دست به ابتکار عمل زد و در سال ۱۹۴۷ سازمانی بین‌المللی را تحت عنوان کمکان با هدف مبارزه با طرح مارشال تشکیل داد.

طرحی که دلار را پول يكم جهان و آمريكا را «بزرگ» غرب کرد

پایان جنگ

آغاز شکست‌های متوالی آلمان نازی در جبهه‌ها منجر به پیش گرفتن سیاست جنگ تام و در خدمت گرفتن تمام امکانات کشور برای جنگ شد.به این ترتیب بسیاری از شهرها و صنایع آلمان بر اثر بمباران یکسر ویران شدند و در نهایت این کشور در ۹ مه ۱۹۴۵ تسلیم شد. اوضاع دیگر کشورهای اروپایی نیز بهتر از این نبود شهرها، صنایع و کارخانجات لهستان، ایتالیا، انگلستان، نروژ، فرانسه و بسیاری دیگر از کشورها متحمل خسارات و خرابی‌های فراوان شده بود. در واقع وضع تاریک اقتصادی و از هم گسیختگی اجتماعی جوامع اروپایی به همراه خطر قریب‌الوقوع همه گیری کمونیسم در قاره سبز، انگیزه‌های کافی را در اختیار ایالات متحده برای کمک به بازسازی اروپا قرار می‌داد.جرج کنان دیپلمات بلندپایه آمریکایی در مورد شرایط پس از جنگ و طرح جرج مارشال وزیر امور خارجه وقت ایالات متحده اینطور اظهار نظر می‌کند:

اروپا در وضعیت آشفته‌ای قرار داشت.کسی می‌بایست کاری می‌کرد. اگر او (مارشال) ابتکار عمل را به دست نمی‌گرفت، کس دیگری این کار را می‌کرد.

ایده طرح

شرایط فیزیکی حاکم بر قاره اروپا، شکست دکترین ترومن و دشواری به توافق رسیدن با شوروی بر سر آینده آلمان، منجر به تشکیل این پروژه آمریکایی در بهار ۱۹۴۷ شد، جرج مارشال و گروه سیاست خارجی کاخ سفید بر آن شدند تا دنیای پسا جنگی بسازند که پاسخگوی تقاضای شهروندان عادی برای سهمی از فواید فردگرایی باشد. آنها معتقد بودند که در همه جای دنیا، انسان مرفه، یا دست کم امیدوار به زندگی در رفاه، به سوی تمامیت خواهی جذب نمی‌شود و امکان ظهور مجدد فاشیسم و ناسیونالیسم افراطی را از میان می‌برد.

در واقع هدف اصلی ایالات متحده القای امید از دست رفته به مردمان اروپا بود، تا از نفوذ کمونیسم جلوگیری کند، تفاوت عمده این طرح با برنامه‌های مشابه بازسازی این بود که نقش رهبری در فعالیت‌های بازسازی را به اروپائیان واگذار کرد، تا جایی که اهداف برنامه مطابق نظر سنجی‌ها و تحقیقات از پیاده سازی الگوی سرمایه داری لیبرال آمریکایی به تولد دولت‌های رفاه غیر کمونیستی انجامید.

منبع:  www.daneshnamah.com