کد خبر: ۱۰۹۴
تاریخ انتشار: ۳۱ تير ۱۳۹۴ - ۱۵:۳۵
مدیران موفق- کارمندان موفق

آموزه های مدیریت و رمزموفقيت -بخش اول-

آموزه های مدیریت و رمزموفقيت -بخش اول-

خلاصه  كتاب:  اززماني که انسان زندگي گروهي رابراي به دست آوردن غذا از راه شکار و نيز تامين مسکن و دفاع در برابر دشمنان آغاز کرد , مسايل سازمان و مديريت به شکل ابتدايي آن مطرح بوده است. ساختن اهرام ثلاثه عظيم سنگي در مصر، بيانگر برنامه ريزي، سازماندهي و کنترل  در حد اعلاي کوشش مديران و فراعنه ي مصر است. تاکيد قوانين  حمورابي پادشاه بابل،  به دفاع از مالکيت خصوصي،  امور بازرگاني خانواده و مسايل مربوط به کار و اين اصل که مسئوليت قابل تفويض نيست نشانگر توجه به اصل مديريت است.

فصل 1 : سوابق تاريخي مديريت

الف) مديريت درتمدن هاي باستاني

از زماني که انسان زندگي گروهي رابراي به دست آوردن غذا از راه شکار و نيز تامين مسکن و دفاع در برابر دشمنان آغاز کرد، مسايل سازمان و مديريت به شکل ابتدايي آن مطرح بوده است.

ساختن اهرام ثلاثه عظيم سنگي در مصر , بيانگر برنامه ريزي , سازماندهي و کنترل  در حد اعلاي کوشش مديران و فراعنه ي مصر است. تاکيد قوانين حمورابي پادشاه بابل , به دفاع از مالکيت خصوصي , امور بازرگاني خانواده و مسايل مربوط به کار و اين اصل که مسئوليت قابل تفويض نيست نشانگر توجه به اصل مديريت است.

قوم يهود نيز تاثير قابل توجهي در تمدن هاي باستاني داشته است ,  حضرت موسي رهبر ومديري توانا بود و در زمينه قوانين ، سازماندهي ، انتخاب افراد شايسته ، آموزش و اعمال روابط انساني ، اقدامات موثري را به عمل آورد که گوياي مديريت زمان پيامبري اوست.

چيني ها از ديرباز به عنوان مردمي متفکر و انديشمند شناخته شده اند.

ب) مديريت در تمدن هاي قرون وسطي

همزمان با سقوط امپراطوري مردم , اروپاي غربي در يک دوره بسيار طولاني با حکومت ها و تشکيلات وسيع فئودالي روبرو بود. در اين دوران که تاريخ از آن به عنوان ((قرون تاريک)) ياد ميکند، دانش و معرفت پيشرفت بسيار کندي داشت و به تبع ان در زمينه مديريت و سازمان نيز تقريبا هيچ کار قابل توجهي انجام نشد و نوشته مهمي به وجود نيامد.

قرون وسطي به صورت پلي است بين عهد باستان و عصر روشنگري که به عنوان دوران ((رنسانس)) شناخته شده است , در اين دوران اگر چه ساختار سياسي و اقتصادي جامعه به صورت فئودالي سازمان يافته بود , با اين حال گام هاي اوليه در جهت سازمان و مديريت برداشته شد.

ج) مديريت در عصر انقلاب صنعتي

در سالهاي بين 1700 تا 1785 انقلاب صنعتي در انگلستان به وقوع پيوست و سپس به ساير کشورهاي اروپاي غربي تسري يافت. در اين دوران نسل جديدي از مديران آشنا به مسايل و شيوه هاي خاص عصر مزبور به وجود  آمدند. انقلاب صنعتي در زندگي بشر به طور اعم و اداره امور سازمان ها و مديريت به طور اخص تاثير گذار بوده است.

به دنبال تحولات و تغييرات ناشي از انقلاب صنعتي , موضوع تقسيم کار مورد توجه قرار گرفت.

آموزه های مدیریت و رمزموفقيت -بخش اول-

فصل 2 : مديريت از ديدگاه بزرگان

وقتي به منابع و ماخذ مختلف اسلامي رجوع مي کنيم شاهد مباحث و مسايل مختلف مديريتي در شاخه هاي گوناگون آن مي شويم که به منظور آشنايي اجمالي  نمونه اي از آيات احاديث و نظرات انديشمندان و صاحب نظران اسلامي که بحث هاي مديريتي و اهميت موضوع را مطرح نموده اند ذکر مي کنيم:

خداوند کسي را مگر به مقدار توانش تکليف نمي کند.

مديريت از نظر برخي انديشمندان و صاحب نظران:

براي روشن شدن موضوع بحث، به چند نمونه از اظهار نظر شخصيت هاي برجسته علمي و فلسفي که به نحوي در زمينه مديريت و رهبري سخن گفته اند اشاره مي کنيم:

استاد مرتضي مطهري

استاد فقيد مديريت را چنين تعريف کرده اند؛ مديريت انسان ها و رهبري آنها عبارتست از فن بهتر بسيج کردن و بهتر سامان دادن و بهتر سازمان دادن و بهتر کنترل کردن نيرو هاي انساني و به کار بردن آنها

افلاطون

افلاطون(348-427 ق . م) از شاگردان برجسته سقراط بود وحدود 10سال تحت تعليمات سقرات قرار داشت. دوره زندگي او در يونان همزمان با حکومت داريوش دوم و اردشير دوم در ايران است. وي علاوه بر اين که فيلسوف است، اشاراتي نيز در رساله هايش که حدود 30 رساله است در مورد پديده هاي اجتماعي دارد، به نظر افلاطون، نظام اجتماعي مورد توصيه ي او جامعه اي است که آن را«مدينه فاضله» ناميده اند.

وي جامعه را مانند بدن انسان به سه قسمت زير تقسيم مي کند:

سر : منظور از آن اداره کنندگان جامعه و زمامداران مي باشند , اين افراد به منزله ي قوه عاقله و اداره کننده کشور هستند

قلب يا سينه: او سپاهيان و قواي نظامي را که حافظ امنيت جامعه هستند به قلب و سينه تشبيه مي کند

شکم: افرادي که در تهيه نيازمندي هاي مردم در کشاورزي يا صنعت کار مي کنند و وسايل ادامه حيات مردم را فراهم مي کنند به شکم تشبيه مي کند

ارسطو

فيلسوف بزرگ يونان باستان ارسطو(322-384 ق . م)در زمينه امور اجتماعي داراي نظرياتي جامع تر و واقع بينانه تر و مدون تر از افلاطون است. او حدود بيست سال شاگرد افلاطون بود ولي مي گفت اگر چه افلاطون پيش ما عزيز است، اما حقيقت عزيزتر.

فارابي

فيلسوف و دانشمند بزرگ قرن سوم و چهارم هجري ابو نصر محمد فارابي (339-257 ه . ق) در زمينه زندگي اجتماعي انسان نظرياتي دارد و مي گويد بشر نيازمند يک جامعه ايده اآل و کامل است که در آن روابط افراد بايد مبتني بر عدالت کامل بوده و دولت ايده آلي بر آن حکمراني کند.

ابن خلدون

عبدالرحمن ابن خلدون مغربي فيلسوف و جامعه شناس متفکر اسلامي که در قرن هشتم هجري (808-732 ه . ق) مي زيست، پيرامون مسايل گوناگون تاريخي، اجتماعي وجغرافيايي اقوام و ملت هاي مختلف سخن گفته است. او در مقدمهء ابن خلدون مي گويد:

:آدميان با سرشت انساني خويش در هر اجتماعي به رادع و حاکم يا نيروي فرمانروايينيازمندند که آنان را از تجاوز به يکديگر باز دارد و آن نيروي فرمانروا (قوه حاکمه) ناگزير بايد در پرتو قدرت عصبيت بر مردم غلبه يابد.

آفات مديريت از ديدگاه انديشمندان

خطرناک ترين آفاتي که مديريت را تضعيف کرده و از پاي درمي آورد و آن را به پوچي و نابودي مي کشاند عبارتند از:

1- بي تقوايي به جاي تعهد و تقيد

2- منت نهادن به جاي حرمت و محبت

3- تقدم رابطه به جاي ضابطه

4- جهل گرايي به جاي علم گرايي

5 - تنگ نظري به جاي بلند نظري

فصل 3

سازمان ، مديريت ، مکاتب و نظريات

سازمان

از سازمان تعاريف متعدد و مختلفي توسط صاحب نظران و انديشمندان مديريت در منابع گوناگون ارائه شده

به عبارت ديگرسازمان عبارت است از مجموعه اي از افراديکه داراي روابط متقابل با يکديگر بوده و با استفاده از امکانات موجود جهت وصول به اهداف مشترک و از قبل تعيين شده فعاليت مي کنند.

مهمترين عاملي که باعث مي شوند تا سازمان ها زودتر به مرحله افول برسند عبارتند از:

عوامل محيطي: سازمان ها معمولا در محيطي متغيير و پويا زندگي مي کنند وتغييرات مختلف سياسي، اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي، علمي و تکنولوژي از يک طرف، تامين کنندگان مواد ونيازمندي ها، مشتريان،  رقبا و نهاد هاي تنظيم کننده و ناظر بر عمليات از طرف ديگر،  بر عملکرد آنها تاثير شگرف مي گذارند.

عوامل سازماني: عوامل سازماني از قبيل منابع انساني،  منابع اطلاعاتي،  منابع مالي و مادي، منابع فيزيکي و... بر عملکرد سازمان ها کاملا تاثير گزار بودوبدون تامين آنها هيچ سازماني قادر به فعاليت و ادامه حيات نمي باشد.

منابع سازمان

در هر مکان و زماني براي راه اندازي و استمرار فعاليت يک سازمان , تامين وتخصيص چهار منبع حياتي زير ضرورت دارد:

الف) منابع انساني

ب)  منابع اطلاعاتي

ج) منابع مادي و مادي

د) منابع فيزيکي

- منظور از منابع انساني، تعيين کم و کيف نيروي انساني مورد نياز سازمان و تامين آن از طرق مختلف است.

- منظور از منابع اطلاعاتي، تامين و جمع آوري اطلاعات اوليه و تجزيه و تحليل آنها به منظور استفاده در راه اندازي يا اداره سازمان است.

- منظور از منابع مالي، اولا تعيين بودجه مورد نياز براي راه اندازي يا ادذاره سازمان بوده و ثانيا تعيين منابع تامين کننده بودجه براي سازمان مي باشد.

- منظور از منابع فيزيکي، تامين جا و مکان، تجهيزات و تعيين کميت و کيفيت آن است.

آموزه های مدیریت و رمزموفقيت -بخش اول-

انواع سازمان ها از نظر فعاليت

سازمان ها از نظر فعاليت به دو گروه تقسيم مي شوندکه عباتند از:

گروه اول: سازمان هاي باز؛سازمان هايي هستند که با محيط اطراف خود در تعامل بوده ,انرژي , نيروي انساني , اطلاعات و ... را از محيط دريافت کرده و پس از طي فرايندي آنها را به صورت اجناس , اطلاعات , خدمات , مواد و...به محيط بيروني باز پس مي دهد, مثل آموزش و پرورش و دانشگاه ها از طريق تعليم وتربيت نيرو هاي ورودي غير مجرب و غير متخصص نيروي انساني مورد نياز جامعه را تامين مي کنند.

گروه دوم: سازمان هاي بسته ساز مان هايي هستند که با محيط خود تعامل چنداني نداشته , نه از محيط اثر ملموس مي پذيرند و نه بر محيط اثر محسوس مي گذارند, تاثر پذيري و تاثير گذاري معمولا غير محسوس است مثل سازمان هاي اطلاعاتي که اثر پذيري و اثر گذاري آنها و خيلي نا محسوس است و فعاليت هاي آنها غالبا به صورت پهاني و مرموز صورت مي گيرد.

انواع تغيير در سازمان

تغييرات براي هر سازماني از چهار جهت متصوراست که عبارتند از :

1-    تغيير در منابع انساني؛ براساس نياز هاي سازماني و فردي و همچنين تحت تاثير عوامل محيطي، گاهي در مديريت و يا ساختار انساني سازمان ها تغييراتي ايجاد مي شود که هدف از آنها ايجاد پويايي و نبوغ در توليد محصول يا خدمات و بهبود عملکرد افراد و افزايش بهره وري سازمان است.

2-    تغيير در تکنولوژي؛تکنولوژي ممکن است به دنبال تحولات محيطي، رشد سطح نياز مشتريان، فشار موسسات رقيب  و... دچار تغيير شده و موجب پيشرفت مي شو، تکنولوژي شامل انواع ماشين ها و ابزاري است که براي توليد محصول يا خدمات مورد استفاده قرار مي گيرد.

3-    تغيير در ساختار؛ ساختار هاي سازماني معمولا پويا و قابل انعطاف هستند که با توجه به عوامل و شرايط مختلف تغيير مي کنند و هدف نهايي اينگونه تغييرات رسيدن به وضيعت مطلوب است.

4-  تغيير در جا و مکان؛ سازمان ها و موسسات تحت تاثير عوامل مختلف محيطي و سازماني همواره تغيير فضا مي دهدتا بتوانند پاسخگوي نياز هاي مشتريان، موسسات، سازمان هاي رقيب، مديران و کارکنان خود باشند.

 مديريت

انديشمندان و پيشگامان علم مديريت تعاريف متعددي از مديريت ارائه نموده اند که دکامل ترين , شامل ترين و جامع ترين آن عبارت است ازفرآيند به کارگيري موثر و کارآمد منابع انساني و مادي از طريق برنامه ريزي, سازمان دهي , بسيج منابع و امکانات و هدايت و کنترل است که به منظور وصول به اهداف سازماني براساس نظام ارزشي مورد قبول جامعه صورت مي گيرد.

نقش هاي مديریت :

هنري منتز برگ سه نقش اساسي را براي مديران به شرح زير مطرح مي کند؛

1-    نقش اطلاعاتي؛ مديران جهت برنامه ريزي و اتخاذ تصميم، اطلاعات را جمع آوري و تجزيه و تحليل کرده مورد بهره برداري قرار مي دهند.

2-    نقش هماهنگي و ارتباطي؛ مديران به عنوان هماهنگ کننده فعاليت ها وارتباط دهنده واحد هاي سازماني و منابع تلقي مي شوند.

3-    نقش تصميم گيري؛ در هر سازماني مديران سازمان پس از طرح مشکلات راه کارهاي مقتضي را بيان کرده و از ميان آنها بهترين راه کار را به عنوان تصميم گير اتخاذ مي کنند.


مهارت هاي مورد نياز مديران

*     مهارت هاي فني؛ عبارت است از به کار بردن دانش ها, روش ها , فنون و ابزار که لازمه انجام وظايف خاص بوده و از طريق تجربه, تحصيل ,آموزش و کارورزي حاصل مي شود.

*    مهارت هاي انساني؛ يعني فرد , توانايي کار با ديگران را داشته باشد و بتواند از ايشان در انجام وظايف واگذار شده به خوبي و به طور موثر استفاده نمايد.

*    مهارت هاي ادراکي ؛ يعني توانايي فهميدن پيچدگي هاي کل سازمان و آگاهي از اينکه آيا خود شخص در خور شرايط سازمان عمل مي کند يا نه. اين آگاهي موجب مي شود که فرد به جاي اينکه فقط بر مبناي اهداف و نياز هاي گروه نزديک وبلافاصل خود عمل کند اقدامات خود را بر اهداف کل سازمان استوار سازد.

مکاتب مديريت

در علم مديريت مهمترين مکاتبي که تاحال توسط نظريه پردازان و صاحب نظران مختلف پايه گذاري شده به شرح زير عبارت است از:

الف) مکتب کلاسيک: نظريه پردازان اين مکتب معتقد بودند که در مديريت واحد هاي توليدي , انسان به منزله يک ماشين است که کار توليد را به انحاء مختلف انجام مي دهد و روابط انساني در اين مکتب مورد بي توجهي و يا کم توجهي قرار گرفته است. از صاحب نظران اين مکتب مي توان فردريک وينسلو تيلور آمريکايي, ماکس وبر آلماني والتون مايو آمريکايي , فايول فرانسوي و ديگران را نام برد.

ب) مکتب نئو کلاسيک: صاحب نظران اين مکتب معتقد بودند که در مديريت واحدهاي توليدي , انسان به منزله ابزار و ماشين نيست بلکه انسان با توجه به فطرت و ذات خود يک سري نياز هاي عالي دارد که بايد از طرق مختلف و با برقراري روابط و تعامل در واحد هاي توليدي يا سازمان, اين گونه نيازها را ارضا کند.

از طرف داران اين مکتب دانشمنداني مانند التون مايو(پايه گذار مکتب روابط انساني),وارنر آمريکايي, چاپل آمريکايي, وايت , هومن سيلز , سنبرگ و... را نام برد.

ج) نظريات جديد: در اين خصوص سه نظريه از سوي صاحب نظران و انديشمندان مطرح شده که به ترتيب زير عبارتند از:

- نظريه سيستمي: براساس اين نظريه انسان در درون سازمان که به عنوان يک سيستم عمل مي کند قرارگرفته و به عنوان زير سيستم يا خورده سيستم , زير مجموعه اي از سيستم بزرگترSUB  SYSTEM  مي باشد که نمي تواند از اين سيستم بي خبر بوده و يا در آن تاثير گذار ويا تاثير پذير نباشد.

- نظريه اقتضايي: براساس اين نظريه , انسان در سازمان با داشتن وظايف مشخص , بايد داراي سيستم مستقلي باشد که شرايط موجود و عوامل تاثيرگزاردر موقعيت خاص مکاني و زماني را درک کند.معروف ترين صاحب نظران اين نظريه عبارتند از خانم ماري پارکرفالت آمريکايي,چيستر بارناد وهربرت سايمون آلماني.

- نظريه نظم در بي نظمي: براساس اين نظريه هر سيستمي اعم از سازمان يا واحدهاي توليدي در عين داشتن نظم و سلسله مراتب موجود , تحت تاثير عواملي هستند که به عنوان عناصر مخل يا آنتروپي مثبت ,گاه گاهي آن را تهديد مي کند که در اين حالت عناصر ديگري تحت عنوان عناصر ناظم , يا آنتروپي منفي , به مقابله با عوامل مخل بر مي خيزند و نظم و سيستم را برقرار مي کنند.

اهداف مديريت علمي

1-     تنظيم عمليات موسسات صنعتي با وضعيت بازار

2-     ايجاد اطمينان در کارکنان نسبت بهه انجام عمليات و استمرار استخدام ودر آمد شغلي

3-    افزايش در آمد از راه تقليل ضايعات و صرفه جويي در هزينه ها

4-    ايجاد امکانات براي کارکنان در سطح بالاتر

5-    تامين زندگي کارکنان از راه افزايش در آمدورفع عوامل مضطرب کننده در زندگي آنان

6-    تامين سلامت کارکنان از نظر شرايط کار فردي و اجتماعي

7-    فراهم کردن زمينه تعليم و تربيت براي کارکنان و مديران

8-   تقويت اعتماد به نفس و احساس ارزش شخصي در کارکنان

آموزه های مدیریت و رمزموفقيت -بخش اول-

آثار مديريت علمي

الف) يکي از آثار بارز مديريت علمي بهبود کلي در مديريت واحد هاي توليدي است

ب) اثر ديگر اين مکتب تاکيد بر استفاده از تحقيق و محاسبات علمي به جاي روش هاي محاسبه ي سر انگشتي است

ج) تاکيد بعدي اين مکتب بر استفاده از استاندارد در توليد و بهبود بخشي به کيفيت توليدات  قابل توجه است

د)اين مکتب به برنامه ريزي سيستماتيک يا منظم در مراحل مختلف فرآيند کار توجه دارد

برای مطالعهء ادامه مطلب اینجا کلیک کنید...

منبع: www.modiryar.com